خانه » مقالات » پلورالیسم تکنوفرهنگی: «برخورد تمدن‌ها» در تکنولوژی (بخش دوم)
پلورالیسم تکنوفرهنگی: «برخورد تمدن‌ها» در تکنولوژی (بخش دوم)
شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۰
زمان تقریبی مطالعه ۱۱ دقیقه
ساموئل هانتینگتون در پایان جنگ سرد استدلال نمود که احتمالاً در آینده تضادها بیشتر ناشی از اصطکاک‌های فرهنگی - یعنی ایدئولوژی‌ها، هنجارهای اجتماعی و نظام‌های سیاسی - و نه اصطکاک‌های سیاسی و اقتصادی خواهد بود. مباحث وی قویاً برای مسئله موردنظر ما یعنی تکنوفرهنگ‌ها نیز کاربرد دارد. تکنوفرهنگ اشاره به آمیزه‌ای جهانی از اکوسیستم‌های تکنولوژی تعاملی دارد که اکنون در آن زیست می‌کنیم. به‌علت نفوذی که حکومت‌ها بر توسعه و اقتباس تکنولوژی اِعمال می‌کنند، این اکوسیستم‌ها اغلب بازگوکننده مرزهای ژئوپلیتیک هستند.

پلورالیسم: چیستی؟

دلالت‌های استراتژیک این فرضیه چیست؟ یک آینده تکنوفرهنگی پلورالیستی مُصرانه باعث طرح پرسش‌های بُغرنجی می‌شود: آیا تفاوت‌های فرهنگی حقیقتاً در درازمدت لاینحل هستند؟ توازن‌های ممکن در بلندمدت از چه قرارند؟ آیا یک جهان تکنوفرهنگی چندقطبی، ثبات خواهد داشت؟ در کوتاه‌مدت، چگونه می‌توان فضای اصطکاک‌ها و تعارضات تکنوفرهنگی بالقوه را درک نمود؟ پاسخ به این پرسش‌ها دشوار است. درعوض می‌توان توصیفی از ویژگی‌های یک اکوسیستم تکنولوژیک نامتجانس و تحقیقی درباره سناریوهای موجه آتی را فراهم نمود که ذیل فرضیه پلورالیسم ظهور می‌کنند. پلورالیسم لزوماً امری منفی نیست و توانایی حوزه‌های بومی در تعیین تکنوفرهنگ بومی می‌تواند عاملی قدرت‌بخش، مؤثر و کارآمد در حل مسائل بومی باشد.

جهان پلورالیستی: اهرم‌های مفید و پویایی‌های جذاب

بررسی اینکه چگونه کنش‌های عاملیت‌های جمعی (حکومت، جمعیت‌ها و موجودیت‌های تجاری) می‌تواند بر تکامل هوش مصنوعی و تکنوفرهنگ‌های جهانی مؤثر باشد، سودمند است. در اینجا می‌توان فهرستی ناکامل و کلی به دست داد:

الف. سیاست‌های مربوط به بومی‌سازی داده‌ها: بومی‌سازی داده‌ها روندی نوظهور در مقررات تکنولوژی و حریم‌خصوصی داده‌ها است و به محدودیت‌ها و ممنوعیت‌هایی درباره استخراج داده‌های شهروندان یا داده‌های برگرفته از منابع بومی اشاره دارد. ماده 45 مقررات حمایت از داده‌های عمومی اتحادیه اروپا[۱] و ماده 37 قانون امنیت‌ سایبری چین[۲] نمونه‌هایی از این مسئله هستند[۳]. طبق قانون اروپایی مذکور ارزیابی «کفایت» هنجاری حوزه‌های قضایی خارجی پیش از صدور مجوز برای انتقال داده‌ها به خارج از اروپا ضروری است. مورد چینی هم محدودیت‌های مشابهی دارد. دلایل موجهی برای وضع چنین مقرراتی وجود دارد:

1. محدودیت‌های امنیتی: بومی‌سازی از نفوذ اطلاعاتی بیگانگان جلوگیری می‌کند؛ 2. انسجام زمینه‌مند: بومی‌سازی داده‌ها برای حفظ انسجام زمینه‌ای و سایر محدودیت‌های هنجاری و فرهنگی مربوط به داده‌های شهروندان مفید است. هنجارهای حریم‌خصوصی مبتنی بر فرهنگ و ارزش‌ها هستند. کنترل غیربومی داده‌ها موجب این می‌شود که داده‌ها بیشتر در معرض زمینه‌های نامربوط (بیگانه) قرار بگیرند، زمینه‌هایی که هنجارهای حریم‌خصوصی آنها با هنجارهای بومی بیگانه هستند؛ 3. نفع شخصی: بومی‌سازی به پروراندن اکوسیستم تکنولوژی بومی کمک می‌کند. بومی‌سازی به‌ویژه در جایی‌که مربوط به هوش مصنوعی باشد، برای فرضیه پلورالیسم اهمیت اساسی دارد، و نقش مهمی در نوآوری‌های هوش مصنوعی و توسعه راه‌حل‌های این هوش برای رفع مسائل بومی دارد.

ب. جمعیت‌های جذاب: افزایش توانایی در عده و تعداد: اهرم‌های مقرراتی مثل بومی‌سازی داده‌ها در اِعمال یک مسئولیت شناختی (دانشی) بر شرکت‌های چندملیتی ذینفع مؤثر هستند. این شرکت‌ها برای آنکه بتوانند به‌نحوی سودمند و قانونی در چارچوب قوانین خارجی عمل کنند، باید با هنجارهای بومی آشنایی داشته باشند. در حالت ایده‌آل سودی برای این مسئولیت در میان است که ناشی از قدرت اقتصادی یک جمعیت است. جمعیت‌های بزرگ منبع توجهات اقتصادی هستند. شرکت‌هایی که از پسِ چالش‌های عملیاتی و مقرراتی برآیند، مُهیای سود بیشتری هستند. محدودیت‌های مقرراتی می‌توانند به‌مثابه مکانیزم‌هایی عمل کنند که رقبایی که قادر و خواهانِ برآوردن هنجارهای بومی بازار نیستند را محروم کنند. بنابراین می‌توان مقررات و سیاست‌گذاری را به‌منزله اِعمال یک معامله جمعی از طرف جمعیت یک حوزه قضایی تلقی کرد.

ج. برندگان و پیشگامان: به‌لحاظ‌تاریخی نوعی مزیت پیشگام‌بودن در نوآوری تکنولوژیک وجود داشته است. حقوق مربوط به مالکیت معنوی چنین هدفی داشته است تا این مزیت را تقویت کند. برای مثال آمریکا از تسلط تکنولوژیک خود بهره برده است. مهاجرت استعدادها به آمریکا طی جنگ جهانی دوم به تقویت این مزیت کمک کرده است. چنین روندهایی – مزیت پیشگام‌بودن و برنده‌بودن – می‌توانند بر مزیت‌های اقتصادی بومی و نیز اثرات تکنوفرهنگ بر سیاست‌های آتی تأثیر بگذارند؛ اما در عین‌حال این روندها «قوانین مسلم طبیعت» نیستند. مای‌اسپیس علیرغم تقدم‌‌زمانی جای خود را به فیسبوک و یاهو در تکنولوژی جستجو جای خود را به گوگل داد.

نتیجه‌گیری: ثمرات یک چارچوب‌بندی پلورالیستی

گسل‌های ناشی از فرهنگ به‌ویژه زمانی برجسته می‌شوند که پای تکنولوژی‌های هوش مصنوعی داده‌محور در میان باشد. زیرا هنجارهای حریم‌خصوصی فرهنگ‌محور هستند که تعیین می‌کنند چه داده‌هایی در اختیار، دسترس‌پذیر و مُجاز برای استفاده در سیستم‌های هوش مصنوعی هستند. تعامل کلی بین فرهنگ و تکنولوژی‌ را تکنوفرهنگ نامیدیم که هدف از طرح آن تمهید یک منظر سودمند برای مطالعه تکامل تکنولوژی است. ما وضعیت متزلزل اکوسیستم تکنولوژی جهانی را با عنوان پلورالیسم تکنوفرهنگی یاد کردیم.

جدی‌گرفتنِ پلورالیسم به‌معنای فرض یک وضعیت هابزی دائمی «جنگ همه علیه همه» نیست، بلکه سخن از مذاکره تکنوفرهنگ‌ها ذیل سیستم‌های ارزشی متنوع و بعضاً متقابل است (به بیان هانتینگتون، برخورد تکنوفرهنگ‌ها). همچنین سخن از یک مسابقه تسلیحاتی دائمی یا تمایل به غلبه نیست. بلکه مُراد از آن صرف زمان بیشتر برای بررسی ویژگی‌ها و پویایی‌های اکوسیستم تکنوفرهنگی جهانی است.

یک چارچوب پلورالیستی تکنوفرهنگی چه دلالت‌های استراتژیکی را برجسته می‌کند؟ یکی از این دلالت‌های اساسی، نقش محوری بومی‌سازی داده‌ها و سیاست‌های حریم‌خصوصی برای تأثیرگذاری بر تکامل تکنوفرهنگ‌ها در عصر هوش مصنوعی است. بومی‌سازی داده‌ها و سیاست‌های حریم‌خصوصی بومی می‌تواند به پروراندن نوآوری‌های تکنولوژیک فرهنگ‌محورتر در زمینه هوش ‌مصنوعی کمک کند.

هنوز هم پرسش‌هایی باقی می‌ماند. مثلاً، آیا تماس بیشتر بین تکنوفرهنگ‌ها باعث سازگاری بهتر در بلندمدت می‌شود؟ یا موجب سرایت تنفر و خصومت می‌شود؟ سازش‌ها و استراتژی‌های مؤثر در یک جهان پلورالیستی تکنوفرهنگی چیستند؟

 

بخش اول نوشته را از اینجا بخوانید.

 

منابع
سایر مقالات