مقیاس ردپای کربن دیجیتالی در جهان
امروزه بیش از نیمی از جمعیت جهان از خدمات آنلاین استفاده میکنند. طبق گزارش آژانس دیجیتال We Are Social، در سال 2019 بیش از چهار میلیارد نفر از اینترنت برای فعالیتهای آنلاین مانند محاسبات ابری، خدمات استریم و سیستمهای پرداخت غیرنقدی استفاده کردهاند. براساس مطالعات انجامشده، سهم این فعالیتها از انتشار CO2 جهانی بین سالهای 2013 تا 2018، از 2.5درصد به 3.7درصد افزایش یافته است. این بدان معناست که استفادۀ جهانیان از فناوریهای دیجیتال درحال حاضر باعث انتشار بیشتر CO2 میشود و تأثیر بیشتری بر گرمایش جهانی نسبت به کل صنعت هوانوردی در جهان دارد که براساس برآوردها منجر به انتشار گازهای گلخانهای در حدود 2.5درصد شده است.
طبق مطالعات ینس گروگر، محقق ارشد در Öko-Institut[۱]، هر درخواست جستوجو در گوگل حدود 1.45 گرم CO2 منتشر میکند. بهعبارتی اگر از یک موتور جستوجو برای ایجاد حدود 50 درخواست جستوجو در روز استفاده شود، سالانه 26 کیلوگرم CO2 تولید خواهد شد. گوگل در گزارش زیستمحیطی خود در سال 2017، میزان کربن حاصل از فعالیتهای خود را برای سال 2016، 2.9 میلیون تن CO2e و مصرف انرژی الکتریکی آن را 6.2 تراوات ساعت (TWh) اعلام کرده است.
اما جستوجوهای آنلاین بههیچوجه هستۀ اصلی این مشکل نیستند: یکی از بزرگترین دلایل مصرف انرژی زیاد اینترنت درواقع پخش موسیقی و ویدئو است. طبق گزارش پروژۀ Shift، میانگین مصرف CO2 ویدئوی آنلاین پخششده بیش از 300 میلیون تن در سال است، چیزی بهاندازۀ کل مقدار تولید دیاکسیدکربن در طی یک سال در اسپانیا. همچنین براساس پژوهشهای رالف هینتمن و گروه تحقیقاتی او، محاسبه شده است که بسته به اینکه ویدئو ازطریق تبلت یا تلویزیون پخش شود، پخش یک ساعت ویدئو باکیفیت فولاچدی به حدود 220 تا 370 وات ساعت انرژی الکتریکی نیاز دارد. مقدار تولید دیاکسیدکربن آن نیز حدود 100 تا 175 گرم است که تقریباً برابر با رانندگی به مسافت یک کیلومتر با یک ماشین کوچک است. رایانش ابری، وبسایتهای Clickbait، رمزارزها (بیتکوین)، زنجیرههای بلوکی و فناوریهای دفتر کل توزیعشده (DLT) نیز یکی دیگر از منابع مهم تولید دیاکسیدکربن به شمار میرود. درادامه به بررسی میزان انتشار وبسایتهای Clickbait خواهیم پرداخت.
استفادۀ جهانیان از فناوریهای دیجیتال درحال حاضر باعث انتشار بیشتر CO2 میشود و تأثیر بیشتری بر گرمایش جهانی نسبت به کل صنعت هوانوردی در جهان دارد که براساس برآوردها منجر به انتشار گازهای گلخانهای در حدود 2.5درصد شده است.
تأثیر وبسایتهای Clickbait بر افزایش میزان ردپای کربن دیجیتالی در جهان
مکانیسم عمل تلهکلیکها یا Clickbait بدینصورت است که از تصاویر و عبارات جذاب جهت جذب خوانندگان در سراسر وبسایتها استفاده میکنند. این وبسایتها اغلب در قسمت پایین سایتهای معتبرتر دیگر یا در فیدهای فیسبوک قرار میگیرند که بهعنوان سایتهای ساختهشده برای تبلیغات [۲]MFA)) شناخته میشوند. هدف Clickbait هدایت بازدید به صفحات خود است که دارای تبلیغات بنر و پاپآپ برای محصولات و خدمات است. همچنین برخی از سایتهای MFA میتوانند میلیونها کلیک را با استفاده از این فرمول دریافت کنند. در همین زمینه مطالعۀ Ebiquity و Scope[۳]تأثیرات زیستمحیطی و اقتصادی آنها را آشکار کرده است. نتایج آنها نشان میدهد که بسیاری از وبسایت مقادیر زیادی کربن درعوض بازده مالی بسیار کم یا خروجی مثبت تولید میکنند. بهطوریکه بیش از 375 میلیون دلار صرف هزینۀ تبلیغات شده است. بااینحال، نتایج آنها نشان داد که 15.3درصد از این هزینههای تبلیغاتی صرف موجودیهایی میشود که ارزشی برای کسبوکار ایجاد نمیکند، درحالیکه بهطور همزمان مقادیر زیادی کربن تولید میکنند. همچنین مطالعۀ آنها نشان داد که میانگین وزنی جهانی برای انتشار تبلیغات دیجیتال 670 گرم است که در 116 میلیارد بار نمایش تبلیغات پخش شده است. در همین راستا براساس گزارش Scope3، در مجموع 77826 تن دیاکسیدکربن از این طریق تولید میشود که برابر با میزان دیاکسیدکربن تولیدی پرواز 1.35 میلیون مسافر از لندن به پاریس است. آنها دریافتند که میزان انتشار گازهای گلخانهای براساس وبسایتها بسیار متفاوت است، بهطوریکه انتشار برخی از آنها به 55.2 گرم و برخی دیگر به 4782.8 گرم میرسد. وبسایتهای MFA بهویژه به دلیل انتشار نسبتاً بالا مورد توجه قرار گرفتهاند. این وبسایتها بهطور متوسط 26.4درصد بیشتر از سایر وبسایتها (بهطور متوسط 814 گرم) دیاکسید کربن تولید میکنند. وبسایتهای Clickbait، بهویژه، اغلب دارای تبلیغات مختلف، ویجتها، کوکیها و سایر پاپآپها هستند که همگی برای اجرا به منابع بیشتر و درنتیجه به انرژی بیشتری نیاز دارند؛ درمقابل، انتشار دی اکسید کربن «وبسایتهای خبری مورد اعتماد»[۴]، 52درصد کمتر از وبسایتهای MFA بود.
بنابراین Ebiquity و Scope3 به شرکتها پیشنهاد میکنند که در انتخاب شرکای تبلیغات آنلاین خودگزینشیتر عمل کنند. این امر منجر به کاهش ردپای کربن خواهد شد و بهعلاوه بازده مالی بهتری را به همراه خواهد داشت. معیار انتشار دیاکسید کربن نشان میدهند که همۀ تبلیغات دیجیتال برابر نیستند. توجه به دامنۀ انتشار گازهای گلخانهای مسیر روشنی را برای این صنعت فراهم میکند تا تصمیمات بهتری اتخاذ شود. بهعلاوه اکنون برندها فرصت تفکر درمورد چگونگی کاهش و بهینهسازی برای تبلیغات مؤثرتر و بدون کربن را دارند.
جمعبندی
همانطور که دنیای دیجیتال سهم مهمی در انتشار گازهای گلخانهای دارد، درعینحال میتواند تأثیرات مثبتی نیز به همراه داشته باشد. برای مثال، استفاده از فناوریهای دیجیتال نظیر برگزاری آنلاین جلسات و همایشها، استفاده از خدمات آنلاین جهت خرید روزانه و یا اقدامات بانکی، میتواند باعث کاهش سفرها و مصرف سوخت کمتر شود؛ ازاینرو تلاشهایی جهانی باید به سمت استفاده بیشتر از انرژیهای نو و پاک و بازیافت کامل تجهیزات الکترونیکی حرکت نمایند؛ در این صورت است که میتوان ردپای کربن دیجیتالی رو تا حد زیادی کاهش داد.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که تأثیرات جوامع انسانی بر روی کرۀ زمین و همچنین تغییر اقلیم و گرمایش جهانی چیزی ورای تصورات انسانی است و دولتمردان با ایجاد برنامههای آموزشی و فرهنگسازی میتوانند در راستای ارتقای آگاهی جوامع جهت کاهش تولید رد پای کربن دیجیتالی تلاش نمایند. در دنیای تولید ردپای کربن دیجیتالی هر درخواست جستوجو، هر آهنگ یا ویدئوی پخششده، هر ایمیلی که میلیاردها بار در سراسر جهان ارسال میشود و نرمافزاری که مورداستفاده قرار میگیرد منجر به افزایش تقاضای جهانی برای مصرف برق و همچنین افزایش انتشار CO2 میشود.
همچنین مصرف انرژی دیجیتال توسط انسانها نهتنها بهواسطۀ آنچه انجام میدهند تعیین میشود، بلکه نحوۀ انجام آن نیز بسیار مهم است. اتکای فزایندۀ انسانها به ابزارهای دیجیتال تأثیرات زیستمحیطی بسیاری به دنبال دارد که نادیدهگرفتن آن منجر به سخت و پیچیده شدن برنامههای کاهش ردپای کربن دیجیتالی خواهد شد. بنابراین ضروری است سیاستگذاران و حکمرانان با ایجاد سیاستهای قاطع و کارآمد در راستای کاهش مصرف انرژی و افزایش انرژیهای سبز و دوستدار محیطزیست گامی اساسی بردارند.