ارتبـاط میـان فضـای مجـازی و دیپلماسی
حداقل دو نوع ارتباط میان فضای مجازی و دیپلماسی وجود دارد: در نوع اول، از فضای مجازی بهعنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی کشورها استفاده میشود. در ایـن نـوع، فضـای مجازی به دلیل ویژگیهای منحصربهفردی که در ایجاد ارتباط شبکهای و بدون مرز دارد، میتواند ابزار ارتبـاطات از راه دور گسترده با مخاطبان بینالمللی شود. فضایی که بدون نیاز به مجوزهای حاکمیتی دسترسی به افکار عمومی را مهیا میکند. پیشـینه اسـتفاده از این نوع، به ابتدای فراگیرشان اینترنت در جهان بازمیگردد و در ادبیات علمی نیز از آن با عنوان «دیپلماسی دیجیتال» و گاهی «دیپلماسی فضای مجازی» و نیز «سایبر دیپلماسی» نامبرده میشود و بخشی از دیپلماسی عمومی محسوب میگردد.
در نـوع دوم، ایـن دیپلماسـی و سیاسـت خارجی کشورهاست که بهعنوان ابزاری برای ارتقای حکمرانی فضـای مجـازی مورداستفاده قرار میگیرد. استفاده از ظرفیت دیپلماسی بـرای ارتقـای حکمرانـی فضـای مجازی به معنای استفاده از منابع دیپلماتیک و انجـام کارکردهـای دیپلماسـی بـرای حفظ و تأمین منافع ملی در فضای سایبر در ابعاد منطقـهای و بـینالمللـی آن است. نوع دوم را که تاکنون در ادبیات علمی و دانشگاهی در جهان و ایران، بسیار کم به آن پرداختهشده، «دیپلماسی سایبر» نام نهادهاند. این نوع دیپلماسی در تداوم دیپلماسی سنتی ابزار حکمرانی ملی فضای مجازی محسوب میشود که به دنبال مدیریت چالشها و نیازها زیرساختی و روبنایی متنوع این فضاست. از امنیت مشترک سایبری تا مبارزه مشترک با جرائم سایبری و حتی تبادل تجربه، دانش و فناوری در حوزه زیرساخت اینترنت.
استفاده از ظرفیت دیپلماسی بـرای ارتقـای حکمرانـی فضـای مجازی به معنای استفاده از منابع دیپلماتیک و انجـام کارکردهـای دیپلماسـی بـرای حفظ و تأمین منافع ملی در فضای سایبر در ابعاد منطقـهای و بـینالمللـی آن است.
فضای سایبر عرصه نوین رقابت و همکاری در دیپلماسی
هرچند هر دو مفهوم مذکور، در ادبیات علمی و دانشگاهی موجـود در جهـان نوپدید هستند؛ اما مفهوم دیپلماسی سایبر نسبت به دیپلماسی دیجیتال مفهـومی جدیـدتر و گاه مهمتر و حیاتیتر است زیرا هر چه از انقلاب اول ارتباطات فاصله میگیریم و با انفجار و انقلاب فناوریهای نوظهور چون هوش مصنوعی، کوانتوم و تحلیل کلان دادها در فضای سایبر همراه میشویم؛ کارکرد فضای مجازی از یک فضای آزاد ارتباطی به کارکردهای امنیتی، اقتصادی، سیاسی و حتی هویتی درهم میآمیزد و بهعنوان یک بستر جدید ژئوپلیتیکی در صف اول خطوط همکاری و رقابت قدرتهای جهان قرار میگیرد. فضایی که به سبب داراییهای کمیاب و قابلیتهای بسیار، هدف جدید استیلا و نفوذ در عرصه قدرت ملی و سیاست بینالمللی انتخابشده است. بهعبارتدیگر، رقابتهای راهبردی اکنون به ژئوپلیتیک سایبر ملحق شده زیرا کالاهای کمیاب در لایههای مختلف این فضا تجمیع شده است. نفوذ، برتری و سلطه اقتصادی و سیاسی قدرتها به نفوذ، برتری و سلطه فضای سایبر گرهخورده و تنها ابزارهای کلاسیک قدرت چون موشک، بمب اتم و نفت نمیتواند تضمینی برای حفظ قدرت یا کسب آن در محیط منطقهای و جهانی باشد.
کنشگران مهم در عرصه دیپلماسی سایبر و سطوح تعامل
بازیگران دولتی یکی از بازیگران محوری عرصه هستند که در این میان، دولتهای ایالاتمتحده آمریکا، چین و روسیه بزرگترین قدرتهای بزرگ سـایبری جهان محسوب میشوند. آنان بخشی از فضای دیپلماسی خود را به ایجاد همکاریهای راهبردی و ائتلافها و اتحادهایی اختصاص دادهاند که موضوع آن نظام مسائل فضای سایبر است. «جاده ابریشم دیجیتال» و همکاری در چارچوب «تکنو دموکراسیها» از آن جمله است. به بازیگران مهم این عرصه، باید شرکتها و غولهای فناوری را نیز اضافه کرد که بخش بزرگی از فضای مجازی را زیر سلطه فنی خود درآوردهاند. سازمانهای بینالمللی و جوامع مدنی که در خصوص چالشها و تهدیدات آن گفتگو و رصد را انجام می¬دهند دیگر بازیگرانی هستند که عمدتاً به دنبال هنجارمندساختن این فضا بودهاند. معمولاً بازیگران دولتی در سطوح مختلـف ازجملـه تعاملات دوجانبـه، منطقـهای و جهانی منافع ملی را در حوزه سایبر دنبال میکنند و به دلیل فقدان حاکمیت مطلق بر این فضا ناچار به تعامل ترکیبی با سایر دولـتهـا، سازمانهای بـینالمللـی، سازمانهای غیردولتی، نهادهای بخش خصوصی و سایر ذینفعان درگیر در حکمرانی فضای مجازی بهویژه شرکتهای فناوری هستند.
بازیگران دولتی یکی از بازیگران محوری عرصه هستند که در این میان، دولتهای ایالاتمتحده آمریکا، چین و روسیه بزرگترین قدرتهای بزرگ سـایبری جهان محسوب میشوند.
حکمرانی ترکیبی در دیپلماسی سایبر
دیپلماسی سایبر تنها تعامل با ترکیبی از بازیگران دولتی و غیردولتی اثرگذار نیست در داخل سیستم حکمرانی این نوع دیپلماسی ممکن است از طریق وزارت امور خارجه و یا نهادها و وزارتخانههای تخصصی دیگر مانند وزارت ارتباطات و اطلاعات و نیز شرکتها و بخشهای غیررسمیتر دنبال شود. آنچه مهم است هدف ارتقای حکمرانی فضای مجازی دولتها بر فضای مجازی از طریق امکانات دیپلماتیک رسمی و غیررسمی است که به شکل دودسته کنش ایجابی و سلبی طراحی میشود: بعد ایجـابی شامل رویکرد توسعهای مانند توسـعه اقتصـاد دیجیتـال و صـادرات خـدمات بـومی کشورها در حوزه فضای مجازی و تقویت و توسعه زیرساختهای فنی است و بعد سلبی نیز شامل رویکـرد کنترلکننده و استاندارد ساز از طریق مشارکت در حکمرانی جهانی فضای مجازی، تنظیمگری مشترك بین دولتی جهت دفع تهدیدات، تعامـل بـا غولهای پلتفرمی برای ایجاد رفتار مسئولانه و موضوعات امنیت سـایبری و حقوق بشری است. دیپلماتها در این حوزه گاهی از چارچوب دیپلماسی سنتی دولت با دولت خارجشده و بـا انـواع بازیگران غیردولتی ازجمله رهبران شرکتهای اینترنتی (مانند: فیسبوک یـا گوگـل)، کارآفرینان حوزه فناوری یا سازمانهای جامعه مدنی گفتوگو مـیکننـد.
جمعبندی
بر طبق آنچه بیان شد دیپلماسـی دیجیتـال یا همان سایبر دیپلماسی ادامه دیپلماسی عمومی از طریق فضـای مجـازی اسـت یعنی «استفاده از ابزارهای مختلـف فضـای مجـازی و مزایـای آن جهت برقراری دیپلماسی عمومی مؤثر و ارتقای تصویر ملی کشـورها.» بـدیهی اسـت که در این نوع از دیپلماسی، با شکلگیری رسانههای اجتمـاعی کـه قابلیـت ارتبـاط تعاملی را برقرار کردهاند، شـهروندان و بـازیگران غیردولتـی نقـش مهـمتـری را ایفـا خواهنــد کــرد؛ بنــابراین توییتر دیپلماســی، دیپلماســی الکترونیکــی، اینســتاگرام دیپلماسی، گوگل دیپلماسی، فیسبوك دیپلماسی و غیره همگی مفاهیمی هستند که نشانگر نگاه ابزاری به فضای مجازی و رسانههای اجتماعی در راستای پیشبرد اهـداف سیاست خارجی است و از اینروی، نوعی از دیپلماسی دیجیتال بهحساب میآیند. اما همانطور که مفصل توضیح داده شد، دیپلماسی سـایبر بـه اسـتفاده از منـابع و ابزارهای دیپلماتیک در راستای ارتقای حکمرانی فضای مجازی کشورها اطـلاق دارد. در چنین رویکردی کنشگر دیپلماسی و موضوع کنش، فضای مجازی و معضلات و فرصتهای آن خواهد بود. در این منظر این فرایندهای دیپلماتیک است که بر فضای مجازی اثرگذار میگذارد و هـدف آن، ارتقای حکمرانی فضای مجازی کشورهاست بهنحویکه اقتدار و نفوذ دولتها در این فضای ژئوپلیتیکی جدید ارتقا یابد.