زنجیره بلوکی، بیمها و امیدها
نسخهی متنباز و عمومی فناوری نوظهور زنجیره بلوکی[۱] به عنوان یک فناوری ساختارشکن[۲] بیم و امیدهایی گسترده را در پیش چشم عموم و خصوص افراد جوامع در مواجهه با این فناوری ایجاد نموده است. یکی از ویژگیهای زنجیره بلوکی که موجب امید بسیاری شده است، ویژگی «تمرکزگریزی[۳]» آنست. بر اساس این ویژگی، این ادعا مطرح شده است که در سامانهی زنجیره بلوکی سازوکاری فنی برای تصمیمگیری و ایجاد تغییرات فراهم شده که مطابق آن، دیگر یک گروه خاص بر تصمیمات عموم افراد عضو شبکهی یک سامانهی زنجیره بلوکی حکمرانی نخواهند کرد، بلکه این حکمرانی به نحو توزیعشده و با دخالت بیشتر عموم اعضای یک شبکهی ارتباطی یا جامعه صورت خواهد گرفت. این ویژگی از یک سو برای علاقمندان به ارزش سیاسی مردمسالاری جذاب و امیدبخش است، و از سویی دیگر برای حکمرانانی که خوسته یا ناخواسته فناوریای با این توصیف با تمرکزگرایی گریزناپذیرشان در تعارض بود، بیمآفرین است. اما نکته اینجاست که نه میتوان امید علاقمندان به گفتمان مردمسالاری و نه بیم حکمرانان را صحیح و قاطع دانست؛ از آن روی که زنجیره بلوکیی فناوریای نوپاست که اگرچه مصادیقی از آن (مانند بیتکوین[۴]، مشهور ترین مصداق این فناوری با کارکردی مالی و نیز اتریوم[۵] که هم کارکرد مالی داشته و نیز بستر قراردادهای هوشمند بر پایهی فناوری زنجیره بلوکی است) به سطح خوبی از اجرا و عملیاتیشدن رسیدهاند، اما زنجیره بلوکی تازه در ابتدای راه خود قرار دارد و بیشتر اظهار نظرات دربارهی این فناوری و پیامدهایش، به قصد ترسیم آیندهی این فناوری است. بدین ترتیب، اظهار نظر قوی درباره زنجیره بلوکی، امکان به خطا افتادن افراد (از جمله سیاستگذاران و حکمرانان) در قبال آن را به همراه خواهد داشت. اما همانطور که گفته شد، زنجیره بلوکی در مرحله صفر تحقق عملی نیست، بلکه از سرنوشت کنونی سامانههایی همچون بیتکوین و اتریوم میتوان دربارهی این فناوری و برخی پیامدها و ویژگیهای آن، همچون تمرکزگریزی، درنگ نمود.
تمرکز گریزی زنجیره بلوکی؛ توهم یا واقعیت؟
سال 2016 برای «DAO[۶]»، یکی از صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر که ذیل اتریوم تعریف شده است، یک حملهی هکری اتفاق افتاد که موجب سرقت 50 الی 60 میلیون دلاری از این صندوق شد. این اتفاق موجب گرفتن تصمیماتی جدید توسط گردانندگان اتریوم برای جلوگیری از تکرار دوباره این حملات و سرقتها شد، که یکی از آنها ایجاد سازوکار«چنگال سخت[۷]» بود. این راهکار که بر روی نسخههای جدید اتریوم پیادهسازی شد، منجر به این اتفاق میشود که در مواردی خاص نظیر برخی تراکنشها و ذخیرهسازی سرمایهها، گروهی هفت نفره از توسعهدهندگان اصلی اتریوم به رهبری ویتالیک بوترین[۸]، بنیانگذار اتریوم، تصمیمگیری و تعیین نهایی وضعیت نمایند. چنگال سخت را میتوان ناقض تمرکزگریزی دانست، از آن روی که نظارت بر کیف پول هزاران عضو از اعضای اتریوم، با محتوایی به ارزش چندین میلیون دلار، به طرز نامتقارن و تمرکزگرایانهای در اختیار این هفت عضو خاص شبکهی اتریوم میافتد!
چنگال سخت یک نمونه از پدیدههایی است که در عمل برای زنجیره بلوکی رخ نموده و موجب به چالش کشیده شدن برخی فرضیات و نظریات پیشین دربارهی آن شده است. یک نمونهی دیگر از این پدیدهها، سازوکار تعیین اندازه بلوک است. مطابق توصیف این سازوکار، مذاکره میان اعضای زنجیره بلوکی و اجماع آنها بر سر اندازهی بلوکها، یک سازوکار فنی محض و در نتیجه خالی از سوگیریهای ارزشی و انسانی توصیف میشد؛ در حالیکه در عمل آنچه رخ داده، تبدیل این مذاکرات بر سر اندازهی بلوک به مجادلاتی سیاسی است!
با چالش اخلاقی تمرکزگرایی چه باید کرد؟
افزون بر چالشی که چنگال سخت از منظر مطالعات حکمرانی به بار میآورد و میتواند موجب تقویت فنسالاری توسعهدهندگان این سامانهی فنی گردد، این پدیده موجب ایجاد دغدغههایی اخلاقی نیز شده است. این پرسش جدی اخلاقی در رویارویی با سازوکار تمرکز گرایانهی چنگال سخت، آن هم در سامانهای متنباز و مدعی تمرکز گریزی، وجود دارد که چه کسی بر گروه توسعهدهندگان نظارت خواهد کرد؟ و چه تضمینی برای عدم وقوع جرایم اخلاقی و مفاسد اقتصادی توسط آنها وجود دارد؟ در حالیکه شعارهایی نظیر «کد (برنامهنویسی شدهی زنجیره بلوک) سلطان است[۹]» یا «کد قانون است[۱۰]» توسط علاقمندان و حامیان زنجیره بلوکی ترویج میشد، با ظهور چنگال سخت در ساختار زنجیره بلوکیی که هیچ چیزی غیر از کد در آن، قاضی و داور شناخته نمیشود، وضعیت داوری و نظارت بر اجرای قوانین چگونه خواهد بود؟ با فرض اینکه توسعهدهندگان اصلی زنجیره بلوکی را پاسبانان قوانین آن بدانیم، اما به قول جووِنِل[۱۱]، شاعر روم باستان: چه کسی از پاسبانان پاسبانی خواهد کرد؟!
راهکار پیشنهادی: تعریف کد اخلاقی
کد اخلاقی، یکی از راهکارهای مرسوم در مواجهه با چالشهای اخلاقی مشاغل و حرفههای گوناگون است. کد اخلاقی را میتوان یک مجموعه از گزارههای الزامآور توصیف کرد که توسط یک سازمان یا مجموعه برای نیروها و همکارانش تعریف میشود، و پذیرش و امضای آن، یکی از شروط عضویت در سازمان مذکور قرار میگیرد. پیشینهی تعریف کد اخلاقی در صنعت فناوریهای رایانشی هم وجود دارد. کد اخلاقیی که توسط «انجمن ماشینسازان رایانهای[۱۲]» در سال 2018 تعریف شده، یک متن مشتمل بر بیش از 3500 کلمه با 4 بخش اصلی است که هر بخش آن بین 2 تا 9 زیر موضوع را شامل میشود. این کد که به منظور هدایت حرفهای اعضای انجمن و کنشگران حرفهای فناوریهای رایانشی طراحی شده، موارد متعددی را پوشش داده که از آن جمله میتوان به پرداختن به مسائلی چون اعتنا به پیامد تصمیمات حرفهای، امنیت سامانهها و ارتقاء کیفیت زندگی شغلی کارمندان اشاره نمود.
واقعیت اینست که بسیاری از حرفهها و مشاغل خود را به کد اخلاقی پایبند نمودهاند. اما صنعت نوظهور زنجیره بلوکی در این مسئله نسبت به این حرفهها جامانده به نظر میرسد. لیکن در اینجا، طرح پرسشی دیگر درنگپذیر است: با فرض پذیرش اعمال کد اخلاقی توسط توسعهدهندگان صنعت زنجیره بلوکی، آیا میتوان اطمینان خاطر پیدا کرد که کد اخلاقیی کفایت لازم برای اطمینان بخشی در برابر سازوکارهایی تمرکزگرایانه همچون چنگال سخت را در سامانهی زنجیره بلوکی متنبازی نظیر اتریوم را داراست؟
کد اخلاقی، راهگشای چالش اخلاقی پیشرو؟
اندرو سینگر[۱۳] نویسنده و فعال حوزهی اخلاق کسبوکار، در جستجوی پاسخی برای این پرسش، جویای نظر تعدادی از صاحبنظران در این باره شده است. ریس لیندمارک[۱۴] یکی از افراد این مجموعه است که به شدت دربارهی کارآمدی کد اخلاقی برای زنجیره بلوکی متنباز مشکوک است. وی به تبدیل کد اخلاقی به قوانین [با الزامآوری مورد اعتماد] خوشبین نیست. کویین دوپونت[۱۵] پژوهشگر حوزهی زنجیره بلوکی و حوزهی اخلاق نیز تعریف کد اخلاقی را کارآمد ارزیابی نمیکند. وسل ریجرز[۱۶] دیگر پژوهشگر اخلاق و زنجیره بلوکی هم با لیندمارک و دوپونت همرأی است. ریجرز معضلات اخلاقی را اموری چند وجهی و پیچیده میداند که برای رفع شایستهی آنها، توجه به ابعاد و عوامل مختلف نقشآفرین در ایجاد هر معضل را لازم میبیند. میشل بندتو نیتس[۱۷] استاد دانشگاه گلدن گیت، به عنوان یکی از دیگر مخالفان کارآمدی کد اخلاقی، به این حالت فرضی اشاره میکند که اگر حتی در کشوری مثل ایالات متحده، حکمرانان ایالتی و محلیای پیدا شوند که شرکتهای زنجیره بلوکی را به داشتن کد اخلاقی وادار کنند، [از آنجا که کد اخلاقی محدودیتها و معذوریتهایی برای زنجیره بلوکی ایجاد میکند] ممکن است در فضای رقابت اقتصادی، محدودیتهای برآمده از کد اخلاقی را دستمایه قرار داده و با نپذیرفتن آن، مزیتی برای جلب نظر سرمایهگذاران زنجیره بلوکی فراهم آورند. بدین ترتیب، مصالح اخلاقی به پای سودجوییهای اقتصادی ذبح میشود!
از دیگر مشکلاتی که پیش روی راهکار کد اخلاقی شمرده شده، احتمال «جبههگیری سیاسی» گروه توسعهدهندگان وبرنامهنویسان زنجیره بلوکی در برابرآنست. این جبههگیری از سوی توسعهدهندگان، مانند بسیاری از موارد دیگر جبههگیریها در برابر واداشتن افراد به کاری که دربارهی آن توجیه لازم را ندارند، طبیعی به نظر میرسد. رافائل بسریل آرئولا[۱۸] استاد بازاریابی دانشگاه کارولینای شمالی، برای رفع این جبههگیری معتقد به توجیه و اقناع توسعهدهندگان دربارهی کد اخلاقی است. آرئولا اعتنا به شأن و آزادی عمل توسعهدهندگان را هم در پذیرش کد اخلاقی ضروری میداند.
البته در مقام نفی کد اخلاقی، راهکارهایی به عنوان جایگزین آن نیز مطرح گردیده است. لیندمارک به منظور ارائهی راهکاری الزامآور در تقابل با کد اخلاقی، الزام صنایع و شرکتهای متخلف به پرداخت جریمه و یا محرومساختن از رویدادهای مهم صنعتی را پیشنهاد داده است. ریجرز هم در مواجهه با چالشهای اخلاقی، توجهی ویژه و عمیق به سازمان مورد بحث و بافتار آن را لازم میبیند و به راهکارهایی فرهنگی، نظیر تقویت فرهنگ نظارت عموم افراد بر یکدیگر نیز دعوت نموده است.
ضمن اینکه یکی از چالشهایی که در دامنهی پرسش محوری از کارآمدی کد اخلاقی مطرح است، اینست که با فرض اجرای کد اخلاقی در زنجیره بلوکی، چه کسی شایستگی و مشروعیت طراحی این کد اخلاقی را دارد؟ نیتس در پاسخ به این سوال، خود صنایع را دارای کفایت مورد نیاز برای طراحی استانداردهای اخلاقی میداند. نیتس اگرچه مشروعیت [توسعهدهندگان و] صاحبان صنایع در مقام طراحی کد اخلاقی را آرمانی نمیداند اما در شرایط فعلی آنها را قابل اکتفا توصیف میکند.
نقاط مثبت کد اخلاقی
با همهی نقاط ضعفی که برای کارآمدی کد اخلاقی برای صنعت زنجیره بلوکی متن باز ذکر شد، نمیتوان نقاط مثبت آن را نفی نمود. یکی از آثار حداقلی مطلوب تعریف کد اخلاقی را میتوان افزایش خودآگاهی و التفات آحاد جامعه، به ویژه صاحبان صنایع و حرفهها، به پیامدهای اخلاقی کنشهایشان دانست. آرئولا بر افزایش خودآگاهی اخلاقی افراد در موقعیت رفتارهای غیر اخلاقی در اثر تعریف کد اخلاقی صحّه گذاشته است. نقطهی امیدبخش دیگر، نقشآفرینی کد اخلاقی برای وضع قوانینی مناسب در آینده است. ریجرز تصریح نموده است که علیرغم نفی کارآمدی کد اخلاقی، میتوان به زمینهسازی آن برای تعریف قوانینی مناسب دربارهی زنجیره بلوکی متن باز در ادامه راه این صنعت نوپا امید بست.
با همهی آنچه که گفته شد، سینگر در نهایت بر لزوم ایجاد کد اخلاقی برای شرکتها و توسعهدهندگان زنجیره بلوکی تأکید میکند. از نظر سینگر، وقت آن رسیده که افرادی همچون ویتالیک بوترین و دیگر توسعهدهندگان نظیر او، پذیرای کد اخلاقی باشند؛ همچنانکه بسیاری از صنایع دیگر نیز تا کنون با مسئلهی کد اخلاقی کنار آمدهاند.