خانه » مقالات » از اضطراب مشق نوشتن در لحظات آخر تا آسودگی تقلب با AI | تجربۀ یک دانش‌آموز دبیرستانی
از اضطراب مشق نوشتن در لحظات آخر تا آسودگی تقلب با AI | تجربۀ یک دانش‌آموز دبیرستانی
دوشنبه, ۰۱ دی ۱۴۰۴
زمان تقریبی مطالعه ۱۶ دقیقه
حضور همه‌جانبهٔ هوش مصنوعی چطور تجربهٔ یادگیری ما دانش‌آموزان را تغییر داده؟ از کلاس‌هایی که به جای بحث و تبادل نظر به کپی‌پیست‌های AI تقلیل پیدا کردند تا مناظره‌هایی که دیگر طعم اصالت و خلاقیت ندارند. راحتیِ چت‌بات‌ها چگونه اضطراب ضرب‌الأجل‌ها، لذت تلاش شخصی و حتی حس رشد فردی را از بین برده. این نوشته تلاشی است برای طرح پرسشی جدی در ذهن شما: آیا با تکیه بر میانبرهای AI، نسل جدید استقلال اندیشه را از دست خواهد داد؟

هوش مصنوعی تجربهٔ یادگیری من را تغییر داده. من یک دانش‌آموز سال آخری در یک دبیرستان دولتی در نیویورک هستم، و ابزارهای AI هرجایی که نگاه می‌کنم هستند. دوست ندارم مثل باقی همسن و سال‌هایم از این ابزارها استفاده کنم اما اجتناب کردن از این ابزارها دیگر غیرممکن شده است.

یک روز که موضوع کلاس داستان زندگی فردریک داگلاس[۱] بود، دیدم که یکی از هم‌کلاسی‌هایم در حالی که این پایش را روی آن پا می‌انداخت، فصلی که داشتیم می‌خواندیم را در لپتاپ انتخاب و کپی کرد. سپس متن آن را در جعبهٔ دستورات چت جی‌پی‌تی پیست کرد و چت جی‌پی‌تی در کسری از ثانیه چند حاشیه‌ برای این فصل از کتاب نوشت. ما در کلاس از این حاشیه‌نویسی‌ها برای بحث کردن با یکدیگر استفاده می‌کنیم، در آخر نیز این نوشته‌ها را به معلم می‌دهیم و این نوشته‌ها بخشی از نمرهٔ فعالیت کلاسی ما را تشکیل می‌دهند. کلاسی که قرار بود یک بحث گروهی و تامل‌برانگیز در مورد برده‌داری و تاب‌آوری انسان‌ها باشد در یک کپی پیست ساده خلاصه شد. در کلاس جبر ۲ نیز بعد از این که برگه‌های تکالیف منزل بین بچه‌ها پخش شد، دیدم که یکی از همکلاسی‌ها سریع عکسی از این برگه را در چت جی‌پی‌تی آپلود کرد و آموزش قدم به قدم حل کردن مسائل و رسم نمودارها را دریافت کرد.

امروزه یادگیری نظم و قانونی که بخاطر ضرب‌الأجل‌های کوتاه مدت وجود داشت خیلی برایمان سخت شده، چون چت‌بات‌ها در کسری از ثانیه تمام این تکالیف را انجام می‌دهند.

این اتفاقات تکان‌دهنده هستند، نه بخاطر تقلب بودنشان، به‌خاطر اینکه به من نشان دادند فرایند میانبر زدن چقدر ساده شده. معمولا مهلت تحویل دادن تکالیف ساعت ۱۲ شب و به شکل آپلود کردن در کلاس درس گوگل[۲] است، یادمه قبلا چقدر میم در مورد اضطراب لحظات آخر و به تکاپو افتادن همه بچه‌ها برای رسوندن تکالیف تا ساعت ۱۲ وجود داشت. درسته که نوشتن دقیقه نودی تکالیف لحظات خوشی نبودند، ولی یک تجربه تحصیلی مشترک بود که دانش‌آموزان را به هم نزدیک می‌کرد. هرچه بیشتر نزدیک ساعت ۱۲ میشد، اکثرمان با شتاب‌زدگی بیشتری مشغول تموم کردن و تحویل تکالیفمان بودیم. اما الان ضرب‌الأجل‌ تحویل تکالیف معنای خود را از دست داده. امروزه AI عواقب اهمال‌کاری در انجام تکالیف را از بین برده و باعث شده که بچه‌ها خیلی از تکالیفشان را به AI بسپارند. در نتیجه این ابزارها تجربه‌ای که ما دانش‌آموزان را به هم وصل می‌کرد از بین برده. تنش و تکاپویی که در انجام تکالیف بود دیگر وجود ندارد. دانش‌اموزان خیلی کمی اهمیت مشق نوشتن و چابک کردن ذهنشان را می‌فهمند. امروزه یادگیری نظم و قانونی که بخاطر ضرب‌الأجل‌های کوتاه مدت وجود داشت خیلی برایمان سخت شده، چون چت‌بات‌ها در کسری از ثانیه تمام این تکالیف را انجام می‌دهند.

این ابزارها مدارس آمریکا را در مخمصه انداختند و تنها مقاومت آن‌ها سرمایه‌گذاری بر ابزارهای تشخیص AI و نظارت بر صفحات مانیتور است. برخی از این ابزارها در مدرسهٔ من نیز استفاده می‌شوند؛ به طوری که معلم‌ها متکی به ابزارهای تشخیص تقلب و محافظت از امتحانات هستند. با این حال این ابزارها هنوز بدون خطا نیستند و دانش‌آموزان زیادی می‌توانند آن‌ها را دور بزنند. دانش‌آموزان از ابزارهای هوش مصنوعی «انسانیت‌بخش[۳]» برای بازنویسی و از بین بردن لحن رباتیک متون AI استفاده می‌کنند و یا حتی به صورت دستی این خروجی‌ها را برای ساده کردن زبان آن‌ها و تنظیم ساختار جملات چت‌بات‌ها ویرایش می‌کنند. در حین امتحانات کلاسی نیز ممکن است صفحات کامپیوتر قفل شوند و از ابزارهای ضبط صفحه استفاده شود، اما برای دور زدن این روش‌ها نیز راه‌هایی هست، برای مثال بچه‌ها یواشکی از موبایل استفاده می‌کنند. براساس آنچه من دیدم روش‌های پیشگیرانه تنها تا حدی می‌توانند اثرگذار باشند.

فکر اینکه «چرا باید زحمت یادگیری بکشم وقتی می‌توانم با واگذاری تفکر به ماشین‌ها بهترین نمره را بگیرم؟» بر همه غلبه کرده.

کمک کردن به تقلب و یا از بین بردن احساس فوریت در انجام تکالیف تنها دردسر ظهور چت‌‌بات‌ها نیست. این فناوری باعث شده دانش‌آموزان به جای رشد شخصی بر نتایج ظاهری تمرکز کنند. بنظر می‌رسد که فکر اینکه «چرا باید زحمت یادگیری بکشم وقتی می‌توانم با واگذاری تفکر به ماشین‌ها بهترین نمره را بگیرم؟» بر همه غلبه کرده.

وقتی سال اول دبیرستان بودم عضو تیم مناظره مدرسه بودم. خوشحال بودم که بیرون از کلاس جایی وجود دارد که تفکر نقادانه، خلاقیت و نازک بینی منطقی ارزشمند بود و روی آن کار میشد. استدلال کردن از صفر برایم دوست داشتنی بود. چت‌ جی‌پی‌تی در سال ۲۰۲۲ یعنی همان سال اول دبیرستان من منتشر شد، اما آن سال تیم مناظره، حداقل تا جایی که من می‌دانم، بدون تاثیرپذیری از این فناوری به کار خود ادامه داد. اما خیلی زود AI اثر خودش را گذاشت. دانش‌آموزان زیادی از به‌کارگیری آن اجتناب کردند ولی تاثیرگذاری آن بر مسابقات مناظره غیرقابل انکار بود: در بین نیمه‌ها برخی از شرکت‌کنندگان از چت‌بات‌ها برای تحقیق و استدلال کردن استفاده می‌کردند.

اگر همیشه برای دور زدن فشارها و ضرب‌الأجل‌ها به این ابزارها متکی باشیم، یک روز که به آن‌ها دسترسی نداشتیم چه اتفاقی می‌افتد؟

در نظر من مناظره کردن یعنی آوردن استدلال‌های شخصی و تلاش کردن برای نقض پاسخ‌های غیرمنتظره. مناظره یعنی رشد مهارت‌هایی برای بهتر فکر کردن و شکست دادن استدلال‌های حریف. ارائه کردن استدلال‌های تکراری AI با داده‌های شسته رفته و احتمالا ساختگی که نشد مناظره. کاری که روزی عاشقش بودم دیگر پوچ شده بود.

AI کاملا هم بد نیست. بعضی از دانش‌آموزان ممکن است از این ابزارها برای فهم بهتر و عمیق‌تر موضوعات و درنتیجه ارضای حس کنجکاوی خود استفاده کنند. از هوش مصنوعی می‌توان به عنوان ابزار کمک‌آموزشی هم استفاده کرد، مثلا قبل از امتحان اسپانیایی از شما آزمون کلمات بگیرد. اما وسوسهٔ سواستفاده از این ابزارها همیشه وجود دارد. نگران روزی هستم که مردم فقط از راه‌حل‌های کوتاه مدت این ابزارها استفاده کنند، مخصوصا خارج از محیط مدرسه. اگر همیشه برای دور زدن فشارها و ضرب‌الأجل‌ها به این ابزارها متکی باشیم، یک روز که به آن‌ها دسترسی نداشتیم چه اتفاقی می‌افتد؟ در دنیای واقعی این ابزارها نمی‌توانند کار یک خبرنگار پژوهشگر، که انجام دادن مصاحبه‌های فراوان و به دست آوردن اطلاعات کمیاب است را انجام دهند. نمی‌توانند عمل قلب باز یا رقص باله انجام دهند. اکثر ما از بس به برون‌سپاری کارهایمان عادت کرده‌ایم که داریم غرایضی که برای موفق شدن در زندگی نیاز داریم را از دست می‌دهیم؛ سرسخت بودن، تفکر نقادانه و توانایی کار کردن تحت استرس.

برای قطع کردن این ارتباط ناسالم، ابزارهای تشخیص AI و رصد صفحات مانیتور کافی نیستند. ارزیابی دانش‌آموزان باید به سمتی برود که به این راحتی قابل واگذاری به ابزارهای AI نباشد: مثلا امتحانات شفاهی که دانش‌آموز باید فرایند فکر کردنش را شرح دهد، یا تکالیف کتبی شخصی‌سازی‌شده که مختص به شخص دانش‌آموز و یا رویدادهای خاص است. برای نمره دادن به دانش‌آموزان باید تمرکز بیشتری بر ارائه‌های آن‌ها داشت و نه امتحانات سنتی و آزمون‌های کلاسی. همچنین می‌توان دانش‌آموزان را به تامل در مورد کارهایشان تشویق کرد، برای نمونه از ژورنال‌های آموزشی یا بحث کلاسی برای ابراز کردن مشکلات، رویکردها و درس‌هایی که از هر یک از تکالیف گرفته‌اند استفاده کنند.

این استراتژی‌ها می‌تواند به توسعه محیطی علمی که بستری برای رشد اخلاق‌مداری، خلاقیت و افکار اصیل است منجر شود. مسیر آیندهٔ ما هرآنچه هست باید زودتر شکل بگیرد. اگرچه چت‌بات‌ها نمره گرفتن در مدرسه را راحت‌تر کرده‌اند، اما از سمت دیگر گذر کردن از مدرسه به محیط جامعه را سخت‌تر کردند. این فناوری در حال ایجاد نسلی از دانش‌آموخته‌های بی‌تجربه است که استقلال اندیشه و عمل را از دست داده.

منابع
سایر مقالات