تاکید بر امکان وجود رابطه بین تکنولوژی و «معنای زندگی[۱]» از این واقعیت حاصل میشود که فناوری ابزاری صرف و خنثی نیست؛ بلکه واسطهای است ارزشبار که شیوه معیشت و زیستجهان آدمیان را دگرگون ساخته و به آن شکل میدهد. مطالعات تاریخی نشان میدهد که تکنولوژی نه تنها واقعیتِ طبیعی، بلکه نحوه مواجهه انسان با خود، دیگری و جهان را دستخوش تحول کردهاست. برای مثال، لوچیانو فلوریدی[۲] در کتاب انقلاب چهارم[۳] از تغییر در هویت انسان و دغدغههای وجودی او به واسطه فناوری اطلاعات و ارتباطات سخن گفته و تاثیر آن را هم ارز انقلابهای کپرنیکی، داروینی و فرویدی (که هر یک تاثیر مهمی بر مسئله معناداری داشتهاند) دانستهاست.
اگر در بحث از معنای زندگی بحث از فضایل و ارزشها، به عنوان پایگاه و سرچشمه معناداری، از جایگاه مهمی برخوردار باشد، آنگاه بحث از رابطه معنا با تکنولوژی به مثابه امری ارزشبار و ارزشعار موضوعیت خواهد داشت. شایان ذکر است که رابطه تکنولوژی و معنا در آثار برخی از متفکران بهطور خاص بررسی شدهاست. برای مثال، هربرت دریفوس[۴]، از فیلسوفان مشهور فناوری، در مقالهای[۵] درباب اینترنت، نیهلیسم و معنای زندگی بحث کردهاست.
لازم است علاوه بر بررسی رابطه کلی بین معنای زندگی و فناوری، بهطور خاص، به بررسی معضلی که فضای سایبر برای زندگی معنادار ایجاد کرده است بپردازیم. این معضل را میتوان چنین صورتبندی کرد که فضای مجازی ما را از خود، محیط واقعی و اطرافیان و ارزشهایمان تاحدی دور کرده است و این موجب نوعی (از خود) بیگانگی و بحران معنا شده است. برای پاسخ به این معضل لازم است فضای مجازی در خدمت به انسان و رابطه با محیط و اطرافیان و ارزشها قرار بگیرد، و این در صورتی است که فناوریهای فضای مجازی طوری طراحی شوند که ارزشها را نمایان کرده و زندگی فضیلتمندانه را برای ما به ارمغان بیاورند. البته برای دفاع از این دیدگاه، نظریات مختلف فضیلت در مکاتب اخلاقی باید مورد بررسی قرار گیرند تا ما را در رسیدن به زندگی فضیلتمندانه در عصر فناوری و فضای مجازی یاری رسانند.
در مجموع میتوان گفت برای رسیدن به زندگی معنادار در عصر فناوری باید گامهای زیر را برداشت:
- ابتدا باید به طرح مسئله معناداری پرداخت و از اهمیت، مشروعیت، دلایل و علل پرسش از معنای زندگی و «بحران معنا» بحث کرد. طبیعتا شناخت هر مسئلهای و پی بردن به اهمیت آن اولین گامی است که باید برای حل معضلات پیرامون آن مسئله و یا ناشی از آن برداشت.
- در گام دوم باید دید که چرا فناوری در معنای عام و فناوریهای فضای مجازی در معنای خاص میتوانند به بحث معنای زندگی مربوط باشند. برخی از اندیشمندان حوزه فلسفه و اخلاق فضای مجازی از جمله دریفوس به این مسئله مهم اشاره کردهاند که زندگی در فضای مجازی در شرایطی میتواند به نهلیسم بینجامد.
- در گام بعد باید رهیافتهای مختلف به مسئله معناداری مانند جعل یا کشف معنا، هنجاری یا توصیفی (متافیزیکی) بودن پاسخها، تفاسیر مختلف از مسئله و غیره مرور شوند و نظریات مختلف معناداری با دیدی انتقادی مورد بررسی قرار گیرند. این بررسیها باید از این جهت انجام شود که راهحلهای گوناگون به مساله معناداری/ بیمعنایی زندگی احصا شوند.
- در گام چهارم لازم است به طور تفصیلی نظریه مختار معناداری که در آن ارزش و فضیلت به عنوان پایگاه معناداری تلقی میشود، طرح شود. در واقع، راهحل مختار برای مساله معناداری زندگی باید ارتباطی با ارزشگرایی و فضیلتمندی داشته باشد. ارزشها پایگاه معناداری اند و اگر زندگی بر سبیل فضیلتمداری تحقق یابد، شخص زندگی معناداری را زیست خواهد کرد.
- لازم است رابطه فضیلت و تکنولوژی (با تمرکز بر فناوری اطلاعات و ارتباطات) بررسی شود. هدف این بررسی، دریافتن چگونگی زندگی فضیلتمندانه در فضای مجازی است. در واقع لازم است رویکرد اخلاق فضیلت به فناوری به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ فلسفه و اخلاق فناوری مورد توجه قرار گیرد و امکان و چگونگی زندگی فضیلتمندانه در فضای مجازی است بررسی شود. شانون والر[۶] از اندیشمندان دیگری در حوزه فلسفه و اخلاق فناوری است که پیرامون این مسئله صاحب سخن و صاحب اثر است.
- سپس باید رابطه فناوری با ارزش تشریح شود و ضمن نقد تلقی خنثی و ابزاری از فناوری، بر مفهوم «وساطت فناوری» تاکید شود. در اینجا بحث از طراحیهای حساس به ارزش به میان آید. غرض از طرح این بحث آن است که نشان داده شود فضایل مختلف نه تنها بر کاربرِ فناوری که در خودِ فناوری نیز قابل سرایت است. در نتیجه میتوان فناوریها را طوری طراحی کرد که زندگی فضیلتمندانه را برای ما به ارمغان بیاورند.
- در پایان باید به مسئله معناداری زندگی از منظری راهبردی نگریست تا بتوان به پیشنهادهایی برای بسترسازی زندگی معنادار در عصر فناوری اطلاعات رسید.