خانه » مقالات » تعادل میان فناوری و حقوق بشر: الزامی برای تنظیم گری هوش مصنوعی
تعادل میان فناوری و حقوق بشر: الزامی برای تنظیم گری هوش مصنوعی
شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۲
زمان تقریبی مطالعه ۳۱ دقیقه
هوش مصنوعی به‌عنوان یک فناوری قدرتمند، به‌گونه‌ای ظاهرشده است که جهان ما را تغییر داده و نوید پیشرفت‌های بی‌سابقه را در حوزه‌های مختلف زندگی بشری ارائه می‌دهد. از مراقبت‌های بهداشتی گرفته تا حمل‌ونقل، سیستم‌های هوش مصنوعی در حال تغییر صنایع، بهینه‌سازی فرآیندها و افزایش قابلیت‌های تصمیم‌گیری هستند.

بااین‌حال، همان‌طور که ما در آغاز یک عصر فناوری جدید ایستاده‌ایم، ضروری است که با پیامدهای منفی بالقوه‌ای که همراه با توسعه و استقرار سریع هوش مصنوعی به وجود آمده و خواهد آمد، مقابله کنیم. گسترش بی‌رویه فناوری هوش مصنوعی، چالش‌های مهمی را برای حمایت از حقوق بشر ایجاد می‌کند، که مستلزم ایجاد مقررات جامع و آینده‌نگر است. درحالی‌که برخی ممکن است نگرانی‌های مربوط به هوش مصنوعی را به‌عنوان اختلال فناوری هراسی[۱] تعبیر کنند، مهم است که بین ترس بی‌اساس و بررسی دقیق خطرات بالقوه و پیامدهای اجتماعی فناوری تمایز قائل شویم. چنین ادعاهایی نگرانی‌های واقعی مطرح‌شده توسط کارشناسانی را که هدفشان ترویج توسعه هوش مصنوعی مسئولانه است، نادیده می‌گیرد. این یک رد صریح بر پیشرفت تکنولوژی نیست، بلکه فراخوانی برای رویکردی منطقی و سنجیده است که تهدیدات بالقوه ناشی از هوش مصنوعی برای حقوق بشر را تبیین کند. ما باید در یک گفت‌وگوی فعالانه مشارکت کنیم که فراتر از اثرپذیری احساسی باشد و رویکردی منطقی و مبتنی بر شواهد را در بر بگیرد.

در این یادداشت، کاوشی در چالش‌های چندوجهی ایجادشده توسط هوش مصنوعی و تأثیر آن بر حقوق بشر را بررسی کرده و به چشم‌انداز پیچیده اخلاق هوش مصنوعی، نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی، مسئولیت الگوریتمی و پیامدهای عمیق آن‌ها برای بافت اجتماعی خواهیم پرداخت. با کنکاش در این موضوعات، ما به دنبال حذف باورهای غلط، تقویت درک عمیق‌تر و حمایت از یک رویکرد فعالانه برای تنظیم‌گری هوش مصنوعی هستیم که به‌طور محکم بر اساس تجزیه‌وتحلیل علمی و اصول اخلاقی استوار است.

اما پیش از آغاز بحث، تأکید می‌کنیم که لزوم تنظیم گری هوش مصنوعی نباید به‌عنوان مانعی برای پیشرفت یا نوآوری در نظر گرفته شود، بلکه باید به‌عنوان وسیله‌ای برای اطمینان از اینکه این پیشرفت‌ها به شیوه‌ای منطبق باارزش‌های مشترک ما و احترام به حقوق بشر اتفاق می‌افتد، تلقی شود. با ایجاد چارچوب‌های نظارتی قوی، می‌توانیم اعتماد عمومی به فناوری را ایجاد کنیم، توسعه هوش مصنوعی مسئولانه را ارتقا دهیم و آسیب‌های احتمالی را کاهش دهیم.

در بخش‌های بعدی، به بررسی حوزه‌هایی خاصی می‌پردازیم که مقررات هوش مصنوعی در آن‌ها به‌فوریت موردنیاز است. ما پیامدهای اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی را بر اشتغال و نابرابری، خطرات مرتبط با تعصبات الگوریتمی و تبعیض، تهدید حریم خصوصی و استقلال فردی و معضلات اخلاقی ناشی از ظهور سیستم‌های مستقل مبتنی بر هوش مصنوعی بررسی خواهیم کرد. علاوه بر این، ما بر ضرورت همکاری و مشارکت بین‌المللی در مقابله با چالش‌های جهانی ناشی از هوش مصنوعی تأکید خواهیم کرد. ازآنجایی‌که هوش مصنوعی از مرزهای ملی فراتر می‌رود، ضروری است که سیاست‌گذاران در سراسر جهان گرد هم‌آیند تا استانداردها و چارچوب‌های جهانی را ایجاد کنند که توسعه هوش مصنوعی اخلاقی و مسئولانه را تضمین کند. در مواجهه با تکامل سریع فناوری هوش مصنوعی، ما باید فوریت و ضرورت کاری را که پیش روی خود داریم بشناسیم و مسیری را ایجاد کنیم که از پتانسیل عظیم هوش مصنوعی و درعین‌حال محافظت از حقوق و رفاه افراد استفاده کند. از سوی دیگر، باید به فراخوان اقدام برای تنظیم گری هوش مصنوعی توجه کنیم و برای شکل دادن به آینده‌ای که در آن هوش مصنوعی به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای پیشرفت جوامع بشری عمل می‌کند و درعین‌حال از اصول حقوق بشر، انصاف و عدالت اجتماعی حمایت می‌کند، همکاری کنیم.

چالش‌های حقوق بشری در افق توسعه هوش مصنوعی

برای درک کامل اهمیت تنظیم‌گری هوش مصنوعی، باید حوزه‌هایی که بیشترین اثرپذیری را از توسعه و تکامل این فناوری تجربه می‌کنند را مورد شناسایی قرار دهیم. در یک تقسیم‌بندی کلان، متداول‌ترین و فراگیرترین حوزه‌ها به شرح ذیل خواهد بود:

  1. نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی[۲]

سیستم‌های هوش مصنوعی معمولاً برای عملکرد مؤثر به مقادیر زیادی از داده‌های شخصی متکی هستند. بااین‌حال، جمع‌آوری، ذخیره‌سازی و استفاده از چنین داده‌هایی باید تابع مقررات سخت‌گیرانه‌ای باشد تا از دسترسی، سوءاستفاده یا تبعیض غیرمجاز جلوگیری شود. بدون پادمان های مناسب، افراد در معرض خطر تقلیل به تولیدکنندگان داده صرف هستند و حق حریم خصوصی آن‌ها از بین خواهد رفت.

  1. تعصب الگوریتمی[۳]

الگوریتم‌هایی که سیستم‌های هوش مصنوعی را تقویت می‌کنند توسط انسان توسعه داده می‌شوند و بنابراین می‌توانند تعصبات و تبعیض‌های موجود در جامعه را به ارث ببرند. این سوگیری‌ها می‌تواند فرایند تبعیض را تداوم ببخشد و منجر به رفتار نابرابر در زمینه‌هایی مانند اشتغال، مسکن و عدالت کیفری شود. مقررات باید شفافیت و پاسخگویی را در تصمیم‌گیری الگوریتمی برای تضمین انصاف و برابری الزامی کند.

  1. تأثیر بر اشتغال

پیشرفت سریع فناوری هوش مصنوعی تهدید قابل‌توجهی برای مشاغل سنتی است. درحالی‌که اتوماسیون از لحاظ تاریخی باعث جابجایی و از بین رفتن مشاغل کارگران شده است، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که حتی کارهای پیچیده‌ای را که قبلاً توسط انسان انجام می‌شد، خودکار کند. در نتیجه، سیاست‌گذاران باید به اختلالات احتمالی در بازار کار رسیدگی کنند و از آموزش و حمایت کافی برای کارگران آسیب‌دیده اطمینان حاصل کنند.

  1. مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی[۴]

سیستم‌های هوش مصنوعی، به‌ویژه آن‌هایی که از یادگیری ماشینی استفاده می‌کنند، از طریق الگوریتم‌های پیچیده‌ای عمل می‌کنند که درک کامل آن‌ها می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. هنگامی‌که سیستم‌های هوش مصنوعی باعث آسیب می‌شوند یا تصمیم‌های اشتباه می‌گیرند، این عدم شفافیت نگرانی‌هایی را در مورد انتساب مسئولیت[۵] ایجاد می‌کند. چارچوب‌های شفافی برای پاسخگویی و مسئولیت باید ایجاد شود و توسعه‌دهندگان را مسئول اعمال و پیامدهای سیستم‌های هوش مصنوعی خود بداند.

  1. سلاح‌های خودمختار[۶]

توسعه سلاح‌های خودمختار مجهز به هوش مصنوعی نگرانی‌های اخلاقی عمیقی را ایجاد می‌کند. اجازه دادن به ماشین‌ها برای تصمیم‌گیری درباره زندگی و مرگ بدون دخالت انسان، اصول اساسی اخلاق و حقوق بین‌الملل بشردوستانه را تضعیف می‌کند. مقررات سخت‌گیرانه‌ای باید برای جلوگیری از توسعه و استقرار چنین سلاح‌هایی اجرا شود و اطمینان حاصل شود که انسان‌ها در قبال استفاده از زور پاسخگو خواهند بود.

ضرورت تنظیم‌گری هوش مصنوعی: حمایت از حقوق بشر

توسعه و استقرار سریع فناوری‌های هوش مصنوعی فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را برای جامعه به ارمغان آورده است، اما نگرانی‌های قابل‌توجهی نیز در موردحمایت از حقوق بشر ایجاد کرده است. همان‌طور که هوش مصنوعی در جنبه‌های مختلف زندگی ما نفوذ می‌کند، پرداختن به این پیامدهای حقوقی ضروری‌تر می‌شود. پیشرفت سریع هوش مصنوعی نیازمند یک رویکرد فعالانه برای تنظیم‌گری است. بدون قوانین جامع، این خطر واقعی وجود دارد که هوش مصنوعی به‌گونه‌ای به کار گرفته شود که حقوق بشر را نقض کند. در این بخش، با استفاده از اسناد برجسته حقوق بشری، ضرورت و اهمیت تنظیم هوش مصنوعی را برای حمایت از حقوق بشر بررسی خواهیم کرد.

حقوق بشر در مواجهه با توسعه سریع هوش مصنوعی

گسترش فناوری هوش مصنوعی آسیب‌شناسی‌های اجتماعی جدیدی ایجاد کرده است که تحقق حقوق بشر را تهدید می‌کند. درحالی‌که چارچوب‌های حقوق بشر موجود، مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)، پایه محکمی را فراهم می‌کنند، اما در دوره قبل از آغاز عصر هوش مصنوعی تدوین‌شده‌اند و ممکن است به‌طور کامل به چالش‌هایی که امروز با آن روبرو هستیم نپردازند.
یکی از نگرانی‌های اصلی، اثر هوش مصنوعی در تشدید بالقوه نابرابری‌های اجتماعی موجود است. همان‌طور که اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی جایگزین مشاغل می‌شود، گروه‌های خاصی ممکن است به‌طور نامتناسبی تحت تأثیر قرار گیرند که منجر به افزایش اختلاف درآمد و کاهش دسترسی به خدمات ضروری می‌شود. این وضعیت مستقیماً با اصول برابری و عدم تبعیض مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) در تضاد است. برای مقابله مؤثر با این چالش‌ها، مقررات هوش مصنوعی باید استراتژی‌های رشد فراگیر[۷] را در اولویت قرار دهد و اطمینان حاصل کند که مزایای پیشرفت‌های فناوری به‌طور عادلانه توزیع می‌شود.
فرآیندهای تصمیم‌گیری الگوریتمی، اگر کنترل نشود می‌تواند تعصبات و اعمال تبعیض‌آمیز را تداوم بخشد و نابرابری‌های سیستمی را عمیق‌تر کند. حق رفتار عادلانه در برابر قانون، همان‌طور که در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی ذکرشده است، ممکن است زمانی که به سیستم‌های هوش مصنوعی قدرت تصمیم‌گیری در زمینه‌هایی مانند استخدام، اعطای وام و عدالت کیفری واگذار شود، تضعیف شود. تلاش‌ها برای تنظیم هوش مصنوعی باید دارای مکانیسم‌هایی باشد که شفافیت، مسئولیت‌پذیری و انصاف را ترویج می‌کند و درعین‌حال پتانسیل نتایج تبعیض‌آمیز را نیز کاهش بدهد.

ارتقای حقوق بشر از طریق مقررات هوش مصنوعی

برای محافظت مؤثر از حقوق بشر در زمینه توسعه سریع هوش مصنوعی، مقررات باید فراتر از چارچوب‌های سنتی رفته و رویکردی فعالانه اتخاذ کند. این مستلزم ادغام ملاحظات حقوق بشر در طراحی، توسعه و استقرار سیستم‌های هوش مصنوعی است. با تعبیه اصول انصاف، شفافیت و پاسخگویی در ساختار فناوری‌های هوش مصنوعی، می‌توانیم آسیب‌های احتمالی را کاهش دهیم و اطمینان حاصل کنیم که این سیستم‌ها به‌عنوان ابزاری برای ارتقای حقوق بشر عمل می‌کنند. همکاری و مشارکت بین‌المللی در پرداختن به ماهیت فراملی چالش‌های هوش مصنوعی ضروری است. سازمان ملل به‌عنوان متولی جهانی حقوق بشر، باید نقشی محوری در تسهیل بحث‌ها، به اشتراک‌گذاری بهترین شیوه‌ها و ایجاد استانداردهای جهانی برای مقررات هوش مصنوعی ایفا کند. تلاش‌هایی مانند اصول راهنمای سازمان ملل در زمینه تجارت و حقوق بشر[۸] و اصول حریم خصوصی جهانی[۹] چارچوب‌های ارزشمندی را ارائه می‌دهند که می‌توان آن‌ها را برای رسیدگی به چالش‌های خاص هوش مصنوعی گسترش داد. علاوه بر این، تحقیقات بین‌رشته‌ای و همکاری بین سیاست‌گذاران، فن‌آوران، اخلاق‌شناسان و کارشناسان حقوق بشر در تدوین مقررات جامع و با زمینه خاص بسیار مهم است. با تقویت گفت‌وگو و استفاده از تخصص‌های متنوع، می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که توسعه هوش مصنوعی با اصول حقوق بشر مطابقت دارد و از دام‌های احتمالی جلوگیری می‌کند.

بر اساس آنچه گفته شد، برای محافظت از حقوق بشر در مقابل فناوری هوش مصنوعی اقدامات زیر ضروری است:

  1. ایجاد رهنمودهای اخلاقی: نهادهای نظارتی باید با کارشناسان و ذینفعان همکاری کنند تا دستورالعمل‌های اخلاقی واضح برای توسعه و استقرار هوش مصنوعی ایجاد کنند. این دستورالعمل‌ها باید بر شفافیت، پاسخگویی و حمایت از حقوق بشر تأکید کند. با رعایت چنین اصولی، می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که فناوری‌های هوش مصنوعی باارزش‌های اجتماعی همسو هستند.
  2. وضع قوانین سخت‌گیرانه‌تر برای حفاظت از داده‌ها: با توجه به نقش محوری داده‌ها در هوش مصنوعی، تقویت قوانین موجود حفاظت از داده‌ها برای محافظت از حریم خصوصی افراد ضروری است. اقداماتی مانند رضایت صریح، به حداقل رساندن داده‌های جمع‌آوری‌شده و محدودیت در هدف‌گذاری کاربران باید تقویت شوند تا اطمینان حاصل شود که از داده‌های شخصی به شکل مسئولانه و اخلاقی استفاده می‌شود.
  3. پاسخگویی الگوریتمی: توسعه‌دهندگان سیستم‌های هوش مصنوعی باید در قبال هرگونه سوگیری یا تبعیض ناشی از الگوریتم‌هایشان پاسخگو باشند. ممیزی‌ها و ارزیابی‌های منظم سیستم‌های هوش مصنوعی باید برای شناسایی و اصلاح سوگیری‌های بالقوه و بالفعل انجام شود. علاوه بر این، الزامات شفافیت باید برای تقویت نظارت عمومی و درک تصمیم‌گیری الگوریتمی امری ضروری است.
  4. افزایش برنامه‌های آموزش و مهارت‌آموزی: دولت‌ها و سازمان‌ها باید در برنامه‌های آموزش و مهارت‌آموزی سرمایه‌گذاری کنند تا افراد را به مهارت‌های لازم برای انطباق با چشم‌انداز شغلی در حال تغییر مجهز کنند. با اولویت‌بندی ابتکارات یادگیری مادام‌العمر[۱۰]، می‌توانیم تأثیر منفی بالقوه هوش مصنوعی بر مشاغل را کاهش دهیم و از ایجاد شرایط عادلانه برای کارگران آسیب‌دیده اطمینان حاصل کنیم.
  5. همکاری بین‌المللی: هوش مصنوعی از مرزهای ملی فراتر می‌رود و به همکاری جهانی برای رسیدگی مؤثر به چالش‌های آن نیاز دارد. توافق‌نامه‌ها و همکاری‌های بین‌المللی باید برای ایجاد استانداردهای جهانی به‌منظور توسعه مقررات هوش مصنوعی دنبال شود. این امر ثبات حقوقی را تقویت می‌کند و از بهره‌برداری از خلأهای نظارتی در حوزه‌های قضایی مختلف جلوگیری می‌کند.

نتیجه‌گیری

رشد تصاعدی فناوری هوش مصنوعی، همراه با نوید آن برای دگرگونی صنایع و افزایش کارایی، به‌عنوان شاهدی غیرقابل‌انکار بر نبوغ انسان است. بااین‌حال، در میان این پتانسیل الهام‌بخش، ما با پرتگاهی مخاطره‌آمیز روبرو هستیم که در آن توسعه افسارگسیخته هوش مصنوعی تهدید می‌کند که نابرابری‌های اجتماعی موجود را عمیق‌تر کرده و حقوق اساسی بشر را به خطر می‌اندازد. پیامدهای انفعال در مقابل این فناوری بسیار گسترده و فراتر از مرزها و دارای پتانسیل نفوذ در تمام جنبه‌های وجودی انسان است.

در مواجهه با این بحران قریب‌الوقوع، این وظیفه سیاست‌گذاران و قانون‌گذاران است که از این فرصت حساس استفاده کنند و یک نظام حقوقی اختصاصی برای تنظیم هوش مصنوعی ایجاد کنند. با کاوش عمیق‌تر در قلمروهای هوش مصنوعی، پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی آن به‌طور فزاینده‌ای پیچیده و درهم‌تنیده می‌شوند. ادبیات پژوهشی مربوط به آن به‌طور تصاعدی رشد کرده و ابعاد جدیدی از چالش‌هایی را که ما با آن روبرو خواهیم شد روشن می‌کند. نابرابری و از بین رفتن مشاغل به سرعت در افق عصر هوش مصنوعی ظاهر می‌شود، زیرا پیشرفت سریع هوش مصنوعی شهروندان کم برخوردار تهدید کرده، نابرابری‌های موجود را تشدید می‌کند و جوامع به حاشیه رانده‌شده را بیشتر پشت سر می‌گذارد.

همان‌طور که اتوماسیون جایگزین مشاغل می‌شود، شبح بیکاری گسترده و افزایش اختلاف درآمدی به‌طور فزاینده‌ای ملموس می‌شود. سیاست‌گذاران باید با اجرای استراتژی‌های رشد فراگیر و ساخت شبکه‌های اجتماعی قوی که از آسیب‌پذیرترین افراد جامعه در برابر تبعات هوش مصنوعی محافظت کرده و سطح توان آن‌ها را ارتقاء می‌دهد، به‌سرعت اقدام کنند. تعصب الگوریتمی و تبعیض تهدیدهای مهمی برای اصول انصاف و عدالت است. سیستم‌های هوش مصنوعی کنترل نشده می‌توانند سوگیری‌ها و شیوه‌های تبعیض‌آمیز ریشه‌دار در تصمیم‌گیری‌های انسانی را تداوم بخشند و نابرابری‌های سیستمی را در جوامع ما تشدید کنند. مقررات سخت‌گیرانه باید برای اطمینان از شفافیت، پاسخگویی و ممیزی‌های الگوریتمی که این بی‌عدالتی‌ها را اصلاح‌کرده و نتایج عادلانه را برای همه تضمین می‌کند، وضع شود.

بر اساس آنچه در این نوشتار گفته شد، می‌توان نتیجه گرفت که همکاری جهانی در مواجهه با چالش‌های جهانی ناشی از هوش مصنوعی یک امر ضروری است. سیاست‌گذاران باید از مرزهای ملی فراتر رفته و استانداردها و چارچوب‌های هماهنگی برای توسعه مقررات هوش مصنوعی ایجاد کنند. تنها از طریق چنین اقدام جمعی می‌توانیم از آربیتراژ نظارتی جلوگیری کنیم، اطمینان حاصل کنیم که ملاحظات اخلاقی در اولویت باقی می‌مانند و آینده‌ای را پرورش می‌دهیم که در آن هوش مصنوعی به‌عنوان کاتالیزوری برای پیشرفت و شکوفایی انسان عمل می‌کند.

منابع

  1. Universal Declaration of Human Rights (UDHR). (1948). United Nations General Assembly resolution.
  2. International Covenant on Civil and Political Rights (ICCPR). (1966). United Nations General Assembly resolution 2200A (XXI).
  3. International Covenant on Economic, Social and Cultural Rights (ICESCR). (1966). United Nations General Assembly resolution 2200A (XXI).
  4. UN Guiding Principles on Business and Human Rights. (2011). Retrieved from https://www.ohchr.org/documents/publications/guidingprinciplesbusinesshr_en.pdf
  5. Global Pulse Privacy Principles. (n.d.). Retrieved from https://www.unglobalpulse.org/sites/default/files/UNGPP_WEB_Final.pdf
نویسندگان
سایر مقالات