این مقاله به ظهور حکمرانی اینترنت بهعنوان نوعی برچسب، زمینهای پژوهشی و دانشگاهی و همچنین یک عرصه دنیای واقعی که در آن ذینفعان و گروههای ذینفع همکاری کرده و یا با یکدیگر درگیرند، میپردازد. تلاش کردیم تا به هر سه موضوع (برچسب، یک حوزه مطالعاتی، مجموعهای از اقدامات و نهادها) با دید یکسان و با تمرکز بر تعامل میان اینها در طول زمان نگاه کنیم. میخواهیم ارزیابی خود در زمینه حکمرانی اینترنت را بر پایه اینکه چه زمانی این اصطلاح، آگاهانه بهعنوان یک پدیده شناخته شد و اینچنین برچسبگذاری شد، شروع کنیم.
بعضی ممکن است ادعا کنند که برخی اشکال حکمرانی اینترنت قبلاً در حال رخ دادن بود. آنها ممکن است برای مثال، با ساختمان امنیت آرپانت ایالات متحده شروع کنند و اصلاح چند اصل قدیمی کار با اینترنت را بهعنوان حکمرانی اینترنت بیان کنند و حتی در بیانی وسیعتر، که توسط ساندرا برامن توسعه داده شده، سعی کنند تا حکمرانی اینترنت را در آستانه ظهور تکنولوژیهای محاسباتی و ارتباطی در دهههای 1950 تا 1960 و جهانیشدن شبکه ارتباطی در دهه 1970 تا 1980 قرار دهند. اگرچه این بیان صحیح است که اینترنت زمینههای سیاستی را که توسط این فرآیندها شکل داده شد را به وجود آورد، باید به این نکته نیز صحه گذاشت که خطمشی و مدیریت شبکه خدمات یکپارچه دیجیتال (ISDN) یا اطلاعات برونمرزی که از جریان مخابراتی استیجاری خصوصی تبعیت میکند را نمیتوان بهعنوان حکمرانی اینترنت بیان کرد. اینترنت قوانین متمایز خود را داراست که مشکلات دولتی منحصربهفردی را مطرح میکند. اینترنت همچنین سازمانهای توسعه استاندارد و نهادهای حکومتی مخصوص به خود، مانند نیروی کار مهندسی اینترنت و ثبتهای آدرس که خارج از نهادهای تأسیس شده مخابرات جهانی دولتی بود را گسترش داد.
دورهبندیهای تاریخی نه درست و نه نادرست هستند. آنها کموبیش برای اهداف خاص مناسباند. هدف ما ردگیری کلی خطمشی ارتباطی نیست بلکه آشکارسازی سیر حکمرانی اینترنت بهعنوان بک منطقه متمایز خطمشی عمومی و حکومت جهانی است. با انجام این کار امیدواریم که فایده و طول عمر عبارت «حکمرانی اینترنت» را بهعنوان برچسبی برای این حوزه بررسی کنیم. بنابراین منطقی است دوره زمانی بعدازاینکه پروتکلهای اینترنت گسترشیافته و اجرا شدند و استفاده آنها توسط عموم به نقطهای رسید که مشکلاتی را مطرح کرد که توسط ابزارهای قانونی، سیاسی و نهادی حلوفصل شد، نقطه شروع باشد. این اتفاق تا زمانی که اینترنت بهصورت گسترده در دسترس عموم قرار گرفت و بهعنوان چیزی که باید یا شاید تحت کنترل حکمرانی عمومی دربیاید، رخ نمیداد.
این نوشتار کلیت بستر کتاب را با تحلیل سیر تکاملی مطالعات در زمینه حکمرانی اینترنت در اختیار قرار میدهد. نشان میدهیم چگونه پژوهش حکمرانی اینترنت و مشارکت علمی آن در زمینه توسعه اینترنت و ظهور مشکلات متمایز حکمرانی اینترنت ظاهر میشوند و چگونه و چرا به موضوعات مهم تحقیقاتی تبدیل شدهاند. این موضوع میتواند به محققین برای تشخیص موضوعات در حال ظهور مرتبط با حکمرانی اینترنت کمک کند. همچنین مشخص نمودیم که چطور رشتههای با پژوهش حکمرانی اینترنت درگیر میشوند. برای مثال : قبلاً حوزه حکمرانی اینترنت اغلب در مطالعات قانونی ریشه داشت اما هر چه بیشتر گسترده شد، حکمرانی آن شروع به تلاقی با سایر حوزهها مانند علوم سیاسی و ارتباطات بینالملل کرد. بهاختصار به ظهور نظریاتی در مورد حکمرانی اینترنت، روشهای تحقیق جدید و کاربرد روشهای تحقیق جدید برای تحلیل اطلاعات نشات گرفته از اینترنت میپردازیم.