اریش فروم در کتاب فوق العاده «گریز از آزادی» تحلیل درخشانی از فرآیند فردگرایی در دوران مدرن ارائه میدهد. انسان سنتی، کم کم خود را از قیودِ دینی و مذهبی خارج میکند. این انسان دیگر ذیل هیچ قدرت بیرونیِ بزرگتر از خودش نیست، این انسان حالا دیگر آزاد است. اما او حالا فقط آزاد نیست، بلکه مطلقاً تنها و دچار بی معنایی است.انسان اساساً نیاز دارد که در یک خودِ بزرگ تر حل شود، تبدیل شود به قطعهای از یک پازل بزرگ تر تا کنش های خود را و زندگی خود را معنادار بیابد.
اما دوران مدرن، عصر راززدایی شده، عصر بدون افسون، عصر علم و تکنولوژی زده، یکی از قدیمی ترین مراجع معنابخشی را، یکی از موثرترین پازل ها را از او گرفته است: دین.او حالا عمیقاً در پی یک مرجع بیرونی است تا خود را در ذیل آن منحل و مضمحل کند، تا از تنهایی و بی معنایی نجات پیدا کند.
اما دین و باورهای مذهبی، قبلاً از دست رفته اند.از سویی بنا به علم و تکنولوژی زدگی – من گمان میکنم زیست تکنولوژیک، اساساً با زیست مومنانه و معنادار ناسازگار است- و از سوی دیگر عملکرد ناامیدکننده مراجع دینی و جاماندگی از سرعتِ تغییرات جهان، دیگر دین، به عنوان گزینه ی مناسبی برای معنابخشی مطرح نیست.
اینجاست که یک خودِ بزرگ تر جدید پیدا می شود: سلبریتی ها.امروز یکی از در دسترسترین گزینهها، سلبریتی ها هستند.انسان روزگار ما حالا می تواند خودش را ذیلِ این مرجعِ بیرونیِ بزرگتر حل کند و زیستش را معنادار کند.هر لایکی که می کند، هر کامنتی که مینویسد، گامی است برای فرار از تنهایی و گریز از پوچی و بی معنایی.آن نوجوان هایی که زیر پست امیرتتلو، 18 میلیون کامنت نوشتند، به امیر تتلو ایمان داشتند و گویا جاهلانه او را در کسوت پیامبری می بینند که میتواند زندگی آشفته و بی معنایشان را معنادار کند! آنها، در واقع به امیر تتلو پناه اورده اند!
به این ترتیب می توان تعبیر ایمانی از کنش هایی که در فضای مجازی انجام میشود به دست داد.حالا میتوان فهمید که چرا کریس رونالدو این عبارت را برای تبریک گفتنش در یکی از مهمترین پستهای اینستاگرامش انتخاب کرده: “شما هم بخشی از این سفر هستید”! شما هم قطعه ای از پازل کریس هستید. من، پیامبر شما هستم، و شما خودتان را ذیلِ من، مضمحل کنید، به من ایمان بیاورید و رستگار شوید!