هوشمصنوعی و زنجیرهی بلوکی هر دو به عنوان فناوریهایی در نظر گرفته میشوند که آیندهی ما را تسخیر خواهندکرد. اما مشکل اینجاست : این دو مثل آب و روغن هستند. درحالی که هردو به تنهایی نوآورانه اند، ارتباط بسیار کمی بین آن دو وجود دارد. کمبودِ پروژههایی که هوشمصنوعی و زنجیرهی بلوکی را به طور نزدیکی با هم ادغام کنند و تمام پتانسیل این دو فناوری نوظهور را آزاد کنند به طور واضح حس میشود.
موانع فنی عامل اصلیِ این مشکل هستند. ادغام هوشمصنوعی و قراردادهای هوشمندی[۱] که امروز وجود دارند، عملاً غیرممکن است. این دو به پارادایمهای برنامهنویسی[۲] کاملاً متفاوتی وابستهاند و درحالی که قراردادهای هوشمند، جهت کاهش هزینههای تراکنش، از کمترین میزان داده استفاده میکنند، بسیاری از مدلهای هوشمصنوعی جهت تصمیمگیری، از مقادیر عظیمی از داده به همراه میزان بالایی از منابع رایانشی[۳] استفاده میکنند.
قراردادهای هوشمند همچنین بسیار سختگیر هستند، به این معنا که تنها هنگامی میتوان به یک خروجی دستیافت که دامنهای از پارامترهای سختگیرانه برآورده شوند. در نتیجه قراردادهای هوشمند میتوانند برای دنیای هوشمصنوعی نامناسب باشند، جایی که رسیدن به دقتِ 100% دشوار است، مخصوصاً در زمینهی تشخیص تصویر و صوت. این تقاضا برای انعطافپذیری، نیاز به نسلی جدید از قراردادهای هوشمند را ایجاد کرده است، قراردادهای هوشمندی که قادرند از پس ورودیهایی با دقت بالا (هرچند ناقص) برآیند، و یک خروجیِ بینقص دریافت کنند.
همانطور که فرومِ زنجیرهی بلوکیِ اتحادیهی اروپا[۴] در یک گزارش اخیر اشاره نمود، ادغام این دو فناوری تنها مطلوب نیست…بلکه یک ضرورت است. نویسندگان اظهار داشتند :
«در دنیای واقعی، به خصوص در موارد کاربرد در مقیاس وسیع، زنجیرهی بلوکی، هوش مصنوعی، و اینترنتِ اشیاء[۵]، احتمالاً در ارتباط با هم کار خواهند کرد. در یک شهر هوشمند، زنجیرهی بلوکی میتواند در سطحی زیرساختی با اینترنت اشیاء و هوشمصنوعی ادغام شود. این ادغام در جهت مدیریت سیستمهای حیاتی که شهرها به آنها وابسطهاست و همچنین بهبود کیفیت زندگی برای ساکنان از طریق محیطهای شهری با طراحیِ بهتر و امنتر خواهد بود.»
موارد کاربرد
اما ادغام زنجیرهی بلوکی و هوشمصنوعی دقیقاً در عمل به چه معنا خواهد بود؟ چه کاربردهای ملموسی هستند که کاربرانِ نهایی[۶] باید مشتاقانه در انتظار آنها باشند؟
پروژههای فضایی اظهار میتوانند با استفاده از برنامههای غیرمتمرکز[۷]، فرصتی جهت هر چه پیشرفتهتر شدن از وضعیت کنونی خود را به دست آورند. هوشمصنوعی میتواند راهبردهای معاملاتی را آگاهسازی کند و قراردادهای هوشمند میتوانند بسیار منعطفتر شوند. پلتفرمهای زنجیرهی بلوکی فرصت ارائهی جایگزینی مناسب برای کلیدهای خصوصی[۸] را دارند. بهخاطر سپردن و ذخیرهی ایمن این کلیدها اغلب میتواند دشوار باشد، و بهخصوص که کاربران امکان دسترسی به حسابهای بانکی خود را از طریق تشخیص چهره به دست آوردهاند.
هوشمصنوعی و زنجیرهی بلوکی همچنین میتوانند در کنار هم در بسیاری از زمینههای دیگر از جمله کلانداده[۹] و اینترنت اشیاء، بیمه، تولید صنعتی، خدمات درمانی، لجستیک (آماد)، و بسیاری دیگر به کار گرفته شوند. در تمام موارد، هوشمصنوعی نقش مهمی را در پردازش داده یا خودکارسازیِ[۱۰] وظایف انسانی در جهت تغذیهرسانیِ اطلاعات به زنجیرهی بلوکی ایفا میکند.
متخصصان اظهار داشته اند که هوشمصنوعی میتواند در بسیاری از وظایف، درست به اندازهی افراد مؤثر باشد و از آن بهتر اینکه هوشمصنوعی میتواند به صورت 24 در 7 عمل کند، بی آنکه دچار خستگی شود یا مستعد خطای انسانی باشد. به طور مشابه، زنجیرههای بلوکی به طور روزافزونی در فراهمکردن داده و تراکنشهای شفاف برای مصرفکنندگان به کار گرفته میشوند. در صورتی که برای توسعهدهندگان زنجیرهی بلوکی راهی برای پیادهسازی هوشمصنوعی در پلتفرمهایشان وجود داشته باشد، فرصتها بیشمارند.
اکوسیستمهای هوشمصنوعی و زنجیرهی بلوکی در Oraichain
Oraichain یکی از شرکتهایی است که در زمینهی ورود هوشمصنوعی به زنجیرهی بلوکی تلاشی جدی داشته و در این مسیر موارد کاربردِ بسیار جالبی را کشف نمودهاست. به این صورت که قراردادهای هوشمند را از طریق ایجاد امکان دسترسیِ امنِ آنها به هوشمصنوعی از راه [۱۱]API ها بهبود میدهد و در این مسیر دادههای پایا[۱۲] را آشکار میسازد. بیش از 100 مورد از این API ها به همراه معرفیِ Oraichain Mainnet، از ماه فوریه به روی عموم باز هستند.
پلتفرم توسعه داده شده با نام Oraichain Studio، که به یکپارچهسازی این API ها با قراردادهای هوشمند کمک میکند، در ماه آوریل سال 2021 معرفی شد. کار این پلتفرم تأیید صحتِ خروجیِ هوشمصنوعی و سپس پخشِ دادهی تولیدی در چندین زنجیرهی بلوکی، بدون کنترل متمرکز است. در زمان مناسب، این امر میتواند دسترسی به مدلهای هوشمصنوعیِ کاملاً آموزشدیده را گسترش دهد و در نتیجه تعداد بیشتری از افراد را قادر به نفع یابی از قابلیتهای این فناوری سازد.
Oraichain بازاری را ایجاد کرده است که متخصصان میتوانند در آن خدمات خود را از کشتِ سودِ[۱۳] بهبودیافته با هوشمصنوعی گرفته تا پیشبینی قیمت و ابزار اصالتسنجیِ چهره، به فروش برسانند. علاوهبر قادرساختن متخصصان به کسب درآمد از کار خود، مدیرانِ این طرح اظهار دارند که این طرح به شرکتهای کوچک امکان میدهد که در مقابل غولهای این صنعت، که بر این فضا سلطه دارند، از یک فضای رقابتیِ عادلانه بهرهمند شوند.
این تجارت در صدد معرفی یک سامانهی جدید به نام aiRight است. این سامانه که به عنوان اولین پلتفرم چندکارهی[۱۴] تولید [۱۵]NFT و مدیریت کپیرایت [۱۶] معرفی شده است، مجموعهی کاملی از خدمات را از جمله تولید NFT ها توسط هوشمصنوعی و ایمنسازی حقِ تکثیر به صورتِ روی زنجیره[۱۷] برای بازارِ NFT ارائه میدهد. خدمات هوشمصنوعی همچنین کاربران را قادر میسازند تا به راحتی یگانگی و اصالتِ NFT ها را تأیید کنند.
دکتر Chung Dao این شرکت را راهاندازی کرده است. ایشان دارای مدرکِ PhD در رشتهی علوم رایانه از دانشگاهِ علم و فناوریِ هانوی[۱۸] هستند. در شش ماه گذشته، Oraichain اعلام کرده است که چندین مشارکت استراتژیک با شرکتهای Rikkeisoft، KardiaChain، VAIOT، و OCEAN Protocol، تشکیل دادهاست.
Rikkeisoft یک شرکتِ فناوریِ اطلاعات واقع در ویتنام است که بیش از 1000 کارمند دارد. این شرکت منابع انسانیِ ضروری جهت ارتقاء برخی از پروژههای پرچمدارِ Oraichain را برای این شرکت فراهم میکند. این پروژهها عبارتاند از سرویسِ yAI.finance که بر امور مالیِ غیر متمرکز[۱۹] تمرکز دارد ، و بازار هوشمصنوعیِ این سرویس، aiRight، و پروژههای بیشتر در آینده.
در مجموع به نظر میرسد که این مشارکتها به عنوان سکوی پرتابی برای موفقیت این تجارت عمل کنند و به شرکتهایی چون Oraichain کمک کنند تا با فناوریهای هوشمصنوعی و زنجیرهی بلوکیِ خود، حضور گستردهتری در کشورهایی چون ایالاتمتحده و ژاپن به دست آورد.