خانه » مقالات » اگر قرار است بشریت در فضا موفق شود، اخلاق ما نیز باید تکامل یابد (بخش نخست)
اگر قرار است بشریت در فضا موفق شود، اخلاق ما نیز باید تکامل یابد (بخش نخست)
چهار شنبه, ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
زمان تقریبی مطالعه ۱۲ دقیقه
«اخلاق فضایی» حوزهٔ جدیدی در تحقیقات علم اخلاق است اما با تسریع اکتشافات و درگیرشدن بیشتر منافع خصوصی، اهمیت آن افزایش‌یافته است.

۱۶ژوئیه۱۹۶۹ روزی که آپولو۱۱ مأموریت چهارروزه‌ای را آغاز کرد که سه فضانورد آمریکایی را روی ماه فرود می‌آورد، یک‌میلیون نفر برای تماشای پرتاب آن به کیپ‌ کاناورال فلوریدا رفتند. در میان آن‌ها مهندس هوافضا، ورنر فون براون[۱]، مدیر سازمان‌ ملی هوانوردی‌و‌فضایی(ناسا) بود که رهبری او و موشک Saturn V در موفقیت برنامهٔ آپولو نقشی اساسی داشت. این لحظه، نقطهٔ اوج زندگی کاری فو‌ن‌براون و تحقق رویای کودکی او برای ارسال موشک سرنشین‌دار به ماه بود. چند روز پس از فرود بر ماه، فون‌براون را در زادگاهش هانتسویل‌آلاباما بر روی شانه‌ بلند کردند و او به‌عنوان یک «قهرمان فاتح» رژه‌ رفت.

بیست‌وپنج سال قبل از آن، فو‌ن‌براون یک مهندس موشک ارتش آلمان و یکی از اعضای حزب نازی و اس.اس بود. موشک بدنامV-2ی  او که با نیروی کار اسیران در اردوگاه‌های کار اجباری ساخته‌شده بود، هزاران نفر را در سراسر اروپا در طول جنگ جهانی دوم کشته بود. مورخان و روزنامه‌نگاران متعددی استدلال کرده‌اند که فون‌براون بیشتر انسانی فرصت‌طلب بود تا شرور.  انگیزهٔ‌ اصلی و رویای او، پرتاب موشک به فضا بود تا ایدئولوژی نازی‌ها یا تمایل آلمانی‌ها به پیروزی در جنگ. در اواخر جنگ فون‌براون تسلیم نیروهای آمریکایی شد و به‌عنوان بخشی از عملیات گیرهٔ کاغذ[۲] ـ برنامه‌ای فوق‌سری که ده‌ها دانشمند نازی را به کار در صنایع علم و فناوری آمریکا آوردـ به ایالات‌متحده آمد.

این‌که مقامات رسمی امریکا در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ برای پنهان‌کردن گذشتهٔ فون‌براون از مردم آمریکا، هرچند با میزان موفقیت‌های متفاوت تلاش‌های زیادی انجام دادند، راز بزرگی نیست. استعداد مهندسی و مدیریت او بی‌نظیر بود و به ایالات‌متحده در رقابت با شوروی کمک‌های قابل‌توجهی کرد. بااین‌حال، تصمیم به استخدام فون‌براون و مخفی‌کردن گذشته‌اش بدعتی خطرناک ایجاد کرد. این مسئله نشان داد که مشورت در مورد اکتشافات فضایی می‌تواند در چارچوب راهبردی و نه اخلاقی، با روش‌های مبهم انجام شود و فقط برای تعداد انگشت‌شماری از مقامات که از پیش متعهد به هدف اصلی برنامه هستند مهم باشد.

این رویکرد به اخلاقیاتِ اکتشاف فضا دیگر کفایت نمی‌کند. ازآنجایی‌که اکتشافات فضایی هر روز بیش از گذشته سرعت می‌گیرد و فعالیت‌های تجاری بخش خصوصی نیز به ابتکارات علمی و امنیتی جاری اضافه می‌شود، ما به‌شتاب و گسترش اخلاق فضایی نیاز داریم. ما باید به‌روشنی فکر کنیم که چه فعالیت‌هایی در این عرصهٔ جدید باید مجاز و غیرمجاز باشند، هم‌چنین چنین تصمیماتی چگونه، کجا و توسط چه کسی باید گرفته شود؟ ما باید به اخلاق اکتشاف فضا و اقتصاد سیاسی اخلاق فضایی فکر کنیم.

مسائل کلیدی در اخلاق فضایی

انگیزهٔ اکتشافات فضایی، کنجکاوی و کشف علمی، علاقه به مشاهدهٔ آب‌وهوا و اقلیم‌ها، بهبود ارتباطات، گردشگری، استخراج منابع، ملاحظات ژئوپلیتیکی و استراتژیکی و … است. درعین‌حال، فضاپیمایی شامل خطراتی هم است؛ ازجمله خطراتی برای فضانوردان، تهدیدهای فیزیکی و اقتصادی ناشی از زباله‌های فضایی و پتانسیل آلودگی اکوسیستم‌هایی که ما از آن‌ها بازدید می‌کنیم‌(آلودگی روبه‌جلو) یا سیارهٔ خودمان پس از مأموریت‌های فضایی(آلودگی به‌عقب).

ما هم‌چنین با مبادلاتی روبرو هستیم مانند صرف منابع عمومی و پول مردم در فضا به‌جای بهبود سلامت و رفاه آن‌ها بر روی زمین. اخلاق فضایی ما را بر آن می‌دارد تا بپرسیم که آیا انگیزه‌های خاصی قابل دفاع هستند، چه خطرات و مبادلاتی به دنبال دارند، چه فعالیت‌هایی باید مجاز باشند و با توجه به ارزش‌ها و اصول بنیادین چه محدودیت‌هایی باید برای فعالیت‌های فضایی قائل شد؟

برای مثال، تکثیر ماهواره‌های مدار پایین زمین (LEO) سؤالات اخلاقی را مطرح می‌کند. ماهواره‌های (LEO) می‌توانند ارتباطات و دسترسی به اینترنت را به‌ویژه در مناطق دورافتاده بهبود بخشند و قابلیت‌های ردیابی و شناسایی آب‌وهوا و اقلیم را افزایش دهند. درعین‌حال، ماهواره‌های (LEO) به‌سرعت آسمان‌ها را در هم می‌ریزند و رصد ستاره‌ها توسط افراد حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای را چالش‌برانگیزتر می‌کنند و خطرات اقتصادی و ایمنی مرتبط با زباله‌های فضایی را تشدید می‌کنند. چگونه باید  (LEO) را تنظیم کرد و بازیگران، علایق و نگرانی‌های مختلف این عرصه را به شیوه‌ای منصفانه تشخیص داد؟

به شکل ایده‌آل بازتاب اخلاقی باید از ایدئولوژی، منافع و تعصب مصون باشد اما اخلاق فضایی با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش یک تلاش زمینی و انسانی‌ست؛ به عنوان نمونه در این وضعیت که چگونه باید بر سر منافع علمی، استراتژیک و تجاری‌ای که احتمال تضاد بین آن‌ها وجود دارد توافق کنیم. اگر فعالیت‌های تجاری مانند استخراج معادن، خطر آلوده‌کردن جهان‌های دیگر را داشته باشد یا باید منافع علمی را بر مأموریت‌های استراتژیک و تجاری اولویت دهیم یا به‌طورکلی استخراج معدن را ممنوع کنیم. اما اگر مأموریت‌های استراتژیک و تجاری انگیزه و بودجه‌ای را فراهم کنند که بدون آن مأموریت‌های علمی رخ نمی‌دهند، شاید تعادل متفاوتی حاکم شود.

ادامه دارد…

بخش دوم نوشته را از اینجا بخوانید.

بخش سوم نوشته را از اینجا بخوانید.

نویسندگان
سایر مقالات