
اسلاوی ژیژک نویسنده چپگرای آمریکایی-اسلونیایی در این نوشتار با نقد رویکردهای رایج و رادیکال راستگرا و چپگرا به بحران کرونا بر آن است که این بحران بخشی از بحرانهای دامنهداری است که جوامع کنونی با آن روبرو هستند. بنابراین راه پیشروی جوامع و دولتها نه یک راه موقت بل یک تغییر نگاه مستمر است. از منظر وی چپگرایان افراطی این بحرانها را صرفا برساختی اجتماعی میدانند و راستگرایان افراطی نیز این بحرانها را توطئه بیگانگان قلمداد میکنند و درنتیجه هر دو دسته نمیتوانند واقعیت بحران را درک کنند. راهحل مدنظر وی بازگشت به نوعی کمونیسم است، نه کمونیسمی از جنس شوروی بل کمونیسمی که ناظر به مداخله گسترده یک دولت مقتدر جنگی است چراکه تنها چنین قدرتی میتواند جوامع را در مقابله با بحرانها یاری کند (چیزی همچون مدل چین). ازاینرو، وی در عنوان نوشته کنایهای میزند به رویکرد نقادانه فوکو به کنترل در کتاب «مراقبت و تنبیه». منتها کمونیسم مدنظر وی درعینحال به راهکارهای دموکراتی مجال طرح میدهد که دست فریبکاریهای دولت را رو میکند و در اینجا مدل چینی را نقد میکند. کمونیسم در نگاه وی بسیج همه قدرتهای دولتی و غیردولتی برای مقابله با بحران است که درعینحال در سطح جهانی مستلزم همبستگی بیشتر کشورهای جهان برای مقابله با بحران است. کمونیسم بهصورت خلاصه تقدم عمل جمعی است. ازنظر وی رویکردهای چپگرایی که مداخلات دولتی را نقد میکنند و بر حفظ حداکثری حریم خصوصی و فردیت تأکید میکنند، درواقع، کمک میکنند دولتها از مسئولیتشان شانه خالی کنند؛ این باب میل ثروتمندان و سرمایهدارانی است که میتوانند تا هر زمانی در قرنطینههای لوکس خود زندگی کنند و خود را از گزند بحران در امان بدارند. به بیان دیگر، هزینه این بیمسئولیتی دولتها فقط بر دوش مردم عادی و طبقات پایینتر اجتماعی است.
در پایان تأکید می گردد، بدیهی است انتشار این یادداشت توسط پژوهشگاه فضای مجازی به هیچ عنوان به منزله تأیید نگاه نگارنده آن نیست بلکه از جهت آشنایی با نگاههای مختلفی که در چنین چالش همگانی قابل بررسی است، مورد بازنشر قرار گرفته است.