این مقاله به این موضوع میپردازد که چگونه مقامات دولتی باید بر اعمال قوانین بر پلتفرمهای دیجیتال نظارت کنند و با ایجاد یک رابطۀ همکاری مؤثر بین نهادهای نظارتی، پلتفرمها و کاربران آنها، به ظهور یک اکوسسیستم نظارتیِ درست و مؤثر کمک کنند. این قوانین بهخودیِخود بر روی حُسنِ رفتار متمرکز نیستند، یعنی اقدام قانونیِ رسمی زمانی انجام میشود که یک پلتفرم قوانین را نقض کند.
نظارت بر پلتفرمها با توجه به برخی از ویژگیهای کلیدی اقتصاد پلتفرم چالشبرانگیز است. این ویژگیها عبارتاند از:
- تعداد و اندازۀ دسترسی به پلتفرمها که گاهی اوقات در سطح جهانی است؛
- عدم تقارن اطلاعاتی زیاد بین پلتفرمها و مقامات اجرایی؛
- سطح بالایی از نوآوری و پیچیدگی در مدلهای کسبوکار؛
- تأثیر سکوها بر جامعه و حقوق اساسی مانند آزادی بیان.
اتحادیۀ اروپا درمورد مکانیسمهای نظارتی تا به امروز، قوانین قابل اعمالی برای پلتفرمها تنظیم کرده است. در اقتصاد پلتفرم بهجز درمورد حوزههای خاصی مانند حفاظت از دادهها، عمدتاً یک تنظیمکنندۀ خاص عهدهدار نظارت نیست و سیستمهای نظارتی متعددی در سطح ملی وجود دارد. یکی از اهداف اصلی کمیسیون اروپا درحال حاضر این است که وضعیت نظارتی موجود را تغییر دهد و مکانسیمهای نظارتی سختتری در زمینۀ قانون خدمات و بازارهای دیجیتال ایجاد کند. ایجاد راههای نظارتی جدید با توجه به تازگیهای بسیار زیاد مسائل نظارتی در اقتصاد دیجیتال، پیچیدگی و پویایی فناوریها و بازارهای دیجیتال، و همچنین عدم تقارن اطلاعاتی زیاد بین تنظیمکننده و پلتفرمهای دیجیتال، امری لازم است. این راهها و شیوههای جدید نظارتی باید با ویژگیهای جدید اقتصاد دیجیتال مطابقت داشته باشند. تنظیمکنندهها میتوانند از روشهای کاری پلتفرمهای دیجیتال برای بهبود عملکرد خود الهام بگیرند.
این مقاله پس از این مقدمه، در بخش 2 به اصول یک چارچوب نظارتی خوب و اختیارات آن میپردازد. بخش 3 نیز پیشنهادهایی برای ظهور یک اکوسیستم نظارتی شامل تنظیمکنندهها، پلتفرمها و کاربران آنها ارائه میهد. بخش 4 درنهایت نشان میدهد که چگونه فناوریهای دیجیتال، دادههای کلان و هوش مصنوعی[۱] میتوانند برای بهبود عملکرد نظارتی استفاده شوند. هدف این مقاله ارائۀ برخی گزینهها و راهکارها درمورد مدلهای نظارت بر اقتصاد پلتفرم است. این مقاله درمورد نوع پلتفرمی که باید نظارت شود موضعی ناشناسانه اتخاذ میکند.
2- اصول یک تنظیمکننده و نظارت خوب
1-2 ویژگیهای یک تنظیمکنندۀ خوب
قوانین حاکم بر پلتفرمها بهمنظور حصول اطمینان از اینکه یک تنظیمکننده برای انجام وظایف خود بهخوبی تجهیز شده باشد، نقش اساسی را ایفا میکنند. این قوانین همچنین تضمینکنندۀ استقلال، پاسخگویی و بودجۀ کافی جهت اطمینان از عملکرد موثر تنظیمکنندهها هستند. با توجه به اینکه این ویژگیها برای همۀ تنظیمکنندهها مشترک است، در این مقاله بهتفصیل توضیح داده نخواهد شد. ویژگیهای یک تنظیمکنندۀ خوب عبارتند از:
- استقلال: تنظیمکنندهها باید از نفوذ سیاسی و بازاری، آزاد باشند؛ این موضوع بارها بهطور گسترده بیان شده و به رسمیت شناخته شده است. اگرچه اغلب تنظیمکنندهها برای دستیابی به استقلال درحال تلاش و مبارزه هستند، اما این امر باید بهصورت قانونی به رسمیت شناخته شود و توسط یک قانونگذار پیگیری شود. فرهنگ استقلال باید در درون خود یک تنظیمکننده ایجاد و از بالاترین ارگان تصمیمگیرنده شروع شود.
- پاسخگویی: تنظیمکنندهها باید در قبال وظایفی که انجام میدهند بهعنوان نتیجهای برای استقلال، در برابر عموم پاسخگو و مشمول تعهدات گزارشدهی باشند.
- تأمین مالی کافی: تنظیمکنندهها باید با توجه به وظایف مهم و سنگین در هنگام خطرات و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی اقدامات نظارتی، بهدرستی تأمین مالی شوند. در واقع بودجه باید به اندازهای باشد که به مقامات اجازه دهد منابع انسانی و قابلیتهای لازم برای دسترسی به فناوریهای دیجیتال را داشته باشند.
- اختیارات تحقیق و تحریم کارآمد: قانون باید تنظیمکنندهها را به طیف کاملی از اختیارت، بهویژه اختیارات گسترده جمعآوری اطلاعات و اختیارات لازم برای اعمال تحریمهایی که موثر، متناسب و بازدارنده باشند، مجهز نماید.
این چهار ویژگی درحال حاضر بهطور فزایندهای توسط قانون اتحادیۀ اروپا ( قانون رقابت، حفاظت از دادهها، ارتباطات از راه دور و مقررات رسانهای) به مقامات ملی مسئول اجرای زمینههای مختلف پلتفرمهای دیجیتال تحمیل میشود.
2-2 اصول یک نظارت خوب
یک نظارت خوب با توجه به ویژگیهای اقتصاد دیجیتال باید این 6 اصل را دارا باشد:
1-اثربخشی:
هر اقدامی که توسط تنظیمکننده انجام میشود باید با هدف پیروی از مقررات باشد. این موضوع باید قبل از اقدام تنظیمکننده به آن تفهیم و پس از مداخلۀ تنظیمکننده نیز نظارت شود.
2-تناسب:
محتوا و شکل تعهدات نظارتی نباید از آنچه که برای دستیابی به اهداف قانون ضروری است تجاوز نماید. تعداد، اندازه و گاهی اوقات دسترسی پلتفرمها متفاوت است و تنظیمکنندهها نمیتوانند بر هر پلتفرم با شدت یکسان نظارت نمایند. این اصل بهویژه دلالت بر این موضوع دارد که تنظیمکنندهها گاهی لازم است بر روی یک مدل اجرایی مبتنی بر ریسک تمرکز نمایند.
3-باز بودن:
یک تنظیمکننده باید باز و شفاف باشد و تا حد امکان با پلتفرمها، کاربران، جامعۀ مدنی، دانشگاهها و عموم مردم درگیر باشد. این مسئله کمک خواهد کرد تنظیمکننده به درک درستی از اقتصاد دیجیتال و تاثیر آن بر جامعه و همچنین ایجاد اعتماد در فرآیند تصمیمگیری دست پیدا نماید.
4- روند مناسب و احترام به حقوق اساسی:
اقدامات نظارتی ممکن است بر حقوق اساسی پلتفرمها مانند (آزادی انجام یک تجارت یا حق مالکیت) و همچنین حقوق اساسی کاربران آنها مانند (احترام به زندگی خصوصی و خانوادگی، حفاظت از دادههای شخصی یا آزادی بیان و اطلاعات) تاثیر بگذارد. از این رو، تنظیمکنندهها باید توازن این حقوق اساسی را در نظر بگیرند. این همچنین به این معنی است که همۀ طرفهای ذینفع مجاز به شنیده شدن و به چالش کشیدن یک تصمیم نظارتی در دادگاه هستند.
5-سازگاری با نوآوری:
تنظیمکنندهها همچنین باید از نوآوری در مراحل طراحی، اثبات مفهوم، آزمایش و توسعۀ مداوم محصولات پشتیبانی کنند. برای دستیابی به چنین هدفی قانونگذار میتواند بهطور مستقیم معافیتهای نوآوری یا بندهای آزمایشی را در قوانین لحاظ نماید.
تنظیمکنندگان همچنین میتوانند با ارائۀ محیط آزمون نظارتی (سندباکس) محصولات و خدمات جدید را با معافیتهای قانونی موقت آزمایش کنند.
6- تجربی بودن:
با توجه به ناشناخته بودن و تازگی بسیاری از مسائل نظارتی، احتمال پیش آمدن خطاهای نوع یک (مداخلۀ بیش از حد) و نوع دو (کممداخله) اجتنابناپذیر است اما میزان آنها باید به حداقل برسد. یک راه برای به حداقل رساندن خطاها، درس گرفتن از تجربیات گذشته است. یک بنیاد نوآوری در بریتانیا با نام نستا[۲] خواستار تنظیم یک سری مقررات پیشبینی است که بیان میکند:
- زمانی که تنظیمکنندهها باید وظایف جدیدی را برعهده بگیرند که برای آنها کتاب راهنمایی وجود ندارد یا نیاز به مقابله با تحولات نامطمئن بازار دارند، بهتر است به جای ذهنیت حل و رها کردن، به یک رویکرد یادگیری منعطف و تکراری روی بیاورند. هنگامی که مقررات برای یک حوزۀ جدید تدوین میشود، دانستن اینکه دقیقا چه تاثیراتی خواهد داشت دشوار است. استفاده از یک رویکرد آزمایشی آزمون و خطا بهجای قوانین قطعی حداقل در ابتدا میتواند کمک زیادی برای دستیابی به شواهد تجربی و نتایج مطلوب نماید. استانداردها، بسترهای آزمایشی و محیط آزمون روشهای مختلفی هستند که در آنها تنظیمکنندهها میتوانند مداخلات انعطافپذیرتری ارائه دهند.
- اینگونه آزمایشات را میتوان قبل از اتخاذ اقدامات نظارتی با اجرای انواع مختلف آزمایش ای/بی[۳] (یک فرآیند آزمایش تصادفی که در آن دو یا چند نسخه از یک متغیر نظیر صفحۀ وب، عنصر صفحه و غیره بهطور همزمان به بخشهای مختلف بازدیدکنندگان وبسایت نمایش داده میشود تا مشخص شود کدام نسخه بیشترین تاثیر را دارد و معیارهای کسبوکار را هدایت میکند.) و طراحی مداخله انجام داد. یکی از مزایای فناوریهای دیجیتال این است که اجرای چنین آزمایشاتی را با هزینۀ خیلی کمی انجام میدهند. درواقع پلتفرمهای آنلاین معمولاً قبل از راهاندازی محصولات یا خدمات جدید آزمایش ای/بی را انجام میدهند. این آزمایش ممکن است به روشهای مختلفی انجام شود. یک احتمال این است که تنظیمکنندهها از پلتفرمها بخواهند تغییرات محصولات مختلف کاربران خود را آزمایش کنند و نتایج را به آنها گزارش دهند تا بتوانند بهترین مسیر عمل را تعیین نمایند. امکان دیگر این است که به تنظیمکننده اجازۀ دسترسی به الگوریتم داده شود تا بتواند نتایج ارائهشده از دورههای مختلف را تجزیه و تحلیل نماید.
- هر شکلی از مداخلۀ نظارتی، آزمایشی است که باید پس از مدتی اجرا، از لحاظ ارتباط، اثربخشی و کارایی ارزیابی شود.
3- اکوسیستم نظارت
روشهای جدید نظارت بر اقتصاد دیجیتال در کنار این اصول، میتواند مبتنی بر اکوسیستم نظارت باشد که در آن تنظیمکننده منافع عمومی را در کنار نظارت بر پلتفرمها و کاربران آنها تنظیم میکند. این امر ممکن است در برخی از کشورها نیاز به تغییرات فرهنگی داشته باشد. برای مثال، تنظیمکنندههای فرانسوی خاطرنشان میکنند که هدف اصلی توانمندسازی مصرفکنندگان یا کاربران برای ایجاد مشوقهای بازار است تا تعیین چگونگی رفتار سهامداران اقتصادی. این رویکرد برای موفقیت، نیازمند ایجاد یک سری تغییرات فرهنگی در داخل کشور است. این بدان معنی است که دولت تنها ضامن منافع عمومی نیست و به هر ذینفع یا کاربر توانایی تاثیرگذاری بر مقررات داده میشود. تنظیمکنندهها برای انجام این کار نقش محوری در صدور راهنماییهای عمومی و فردی، تحریک و نظارت بر اتخاذ کدهای رفتاری دارند. تنظیمکنندهها باید توسط مکانیسمهای انطباق داخلی در پلتفرمهای دیجیتال، کاربران فعال پلتفرمها و در برخی موارد حسابرسان مستقل پشتیبانی شوند.
1-3 راهنماییهای نظارتی:
1-1-3- راهنماییهای کلی
تنظیمکنندهها باید قبل از هر چیز درمورد عملکرد پلتفرمها و نحوه نظارت بر اجرای قوانین راهنمایی شوند. فرهنگ گفتگو، اعتماد و شفافیت باید ایجاد شود و این میتواند از طریق راهنماییهای کلی اولیه آغاز شود.
پلتفرمها، کاربران و سایر طرفهای ذینفع میتوانند راهنماییهای لازم را ایجاد نمایند. اگر تنظیمکننده فضایی را برای ورود فرآیندهای مشاورۀ آزاد در طول فرآیند تفصیل به وجود آورد، پذیرش راهنماییها بهتر و گستردهتر خواهد شد. البته از طرفی دیگر، تنظیمکننده باید اطمینان حاصل نماید که این راهنماییهای کلی از قبل اطلاعرسانی شده باشد و تکامل فناوری، فرآیندهای تجاری و مصرف رسانهها را در نظر گرفته باشد.
تنظیمکنندهها میتوانند راهنماییهای خاصتری را بری رسیدگی به برخی مشکلات خاص مانند محتوای تروریستی یا سوءاستفادۀ جنسی از کودکان دریافت کنند. برخی از فرایندها ممکن است بسیار پیچیده باشند زیرا متضمن مکانیسمهای همکاری و گزارشدهی بین پلتفرمها، تنظیمکنندهها، مقامات مجری قانون، کاربران و جامعه مدنی هستند. این همکاری میتواند در آییننامههای رفتاری یا اسناد مشابه که میتوانند نمونههایی از بهترین شیوهها را ارائه دهند، بهتفصیل بیان شود.
راهنماییهای کلی همچنین باید در معرض ارزیایی و بررسیهای منظم جهت اطمینان از مناسب بودن برای هدف، قرار گیرند.
2-1-3 راهنماییهای فردی
تنطیمکنندهها میتوانند برای یکسری از پلتفرمهای خاص راهنماییهای فردی دریافت نمایند. این راهنماییها معمولا در زمان اجرای قوانینی که تفسیر آنها روشن نیست به کار برده میشوند. نمونهای از این نوع راهنمایی را میتوان در سطح اتحادیۀ اروپا در زمینۀ حمایت از مصرفکننده پیدا کرد، زمانی که مقامات تعاونی حمایت از مصرفکننده (سیپیسی)[۴] پس از بررسیهای هماهنگ، موضع مشترکی را اتخاذ میکنند که در آن نگرانیهای خود را به پلتفرمهای دیجیتال اطلاع میدهند. سپس مقامات سیپیسی و کمیسیون با پلتفرمهای دیجیتالی خاص جهت اطمینان از انطباق با قوانین مصرفکنندۀ اتحادیۀ اروپا بحث میکنند.
تنظیمکنندهها میتوانند علاوهبر این در سایر حوزههای مرتبط نزدیک مانند قراردهای مصرفکننده در بخش مخابرات، راهنماییهای ویژهای را برای پلتفرمها درمورد شرایط و مقررات سرویسدهی[۵] در نظر گیرند. تنظیمکنندهها حتی میتوانند یک بازنگری یا غربالگری بهصورت تغییرات پیشنهادی درمورد شرایط و مقررات سرویسدهی پلتفرمهای بزرگ انجام داده و موارد مجاز یا غیرمجاز را مشخص کنند تا از این طریق به کاربران اطمینان لازم را بدهند که آنها حضور دارند و نظارتهای لازم را انجام میدهند. درواقع، مجموعه قوانین مهم و فزایندهای وجود دارند که درمورد قردادهای بین ارائهدهندگان آنلاین و کاربران اعمال میشوند. برخی از قوانین نیز در سطح اتحادیۀ اروپا برای تنظیم شرایط و مقررات سرویسدهی بین پلتفرمها و کاربران تجاری وجود دارد. البته تا به امروز، هنوز مشخص نشده است که اعمال این قوانین چگونه نظارت میشود و ممکن است با توجه به اینکه استارتآپها اغلب فاقد تجربه و توانایی لازم برای درک محیط نظارتی هستند، این امر در حیطۀ اختیارات تنظیمکنندهها قرار گیرد.
2-3 کدهای رفتاری
تنظیمکنندهها همچنین باید بر اتخاذ کدهای رفتاری نظارت داشته باشند. این موضوع توسط قوانین اتحادیۀ اروپا در اقتصاد دیجیتال پیشبینی شده است. میتوان گفت در عمل نمونههای فراوانی از آییننامههای رفتاری توسعهیافته در سطح اتحادیه اروپا وجود دارد که توسط پلتفرمهای تحت نظارت کمیسیون برای مقابله با محتوا و محصولات غیرقانونی یا مضر به تصویب رسیده است. کدهای رفتار پلتفرمها میتوانند تعهدات قانونی را به اقدامات عملیاتی تبدیل کنند یا برای رسیدگی به مسائل دیگری که توسط قانون پوشش داده نمیشوند، توسعه یابند. از آنجایی که ضوابط رفتاری باید توسط پلتفرمها تدوین و رعایت شوند، نوعی خودتنظیمی به وجود میآید و این خطر وجود دارد که ضوابط بهخوبی اجرا نشوند. بنابراین این کدها بهمنظور خودتنظیمیِ بهتر باید با اصول پیشنهادشده توسط کمیسیون اروپا مطابقت داشته باشند.
این اصول از یک طرف تضمین میکنند که قوانین بهطور آشکار و تا حد امکان توسط بازیگرانی که منابع و ارزشهای مختلفی را ایجاد میکنند تهیه میشوند و از سوی دیگر بهگونهای نظارت میشوند که به اندازه کافی باز و مستقل باشد و در صورت نقض تحریم شوند.
3-3 ابزارهای داخلی پلتفرمها
مکانیسمهای انطباق داخلی در پلتفرمهای دیجیتال میتوانند تنظیمکنندهها را پشتیبانی نمایند. ابزارهای نظارت داخلی روشهایی هستند که توسط خود پلتفرمها به منظور اطمینان از رعایت قوانین موجود، توسعه داده میشوند. قوانین اتحادیه اروپا که برای پلتفرمهای دیجیتال قابل اعمال است، برخی از این مکانیسمها را اعمال میکند.
ارزیابی ریسک: پلتفرمها میتوانند طبق قانون ملزم یا تشویق به ارزیابی ریسک شوند تا بررسی نمایند که آیا محصولات و خدمات آنها با مقررات نظارتی مطابقت دارد یا خیر. همچنین بررسی نمایند که آیا کاربران بهطور خاص در معرض خطرات خاصی قرار دارند یا خیر. قانون حفاظت از اطلاعات عمومی[۶] پلتفرمهای بزرگ را ملزم به ارزیابی ریسک دربارۀ نحوه استفاده از خدماتشان برای انتشار محتوای غیرقانونی، هرگونه تاثیر منفی برای اعمال حقوق اساسی و دستکاری عمدی سرویسهایشان که به بهداشت عمومی، کودکان، فرآیندهای انتخاباتی و امنیت عمومی آسیب میزند، مینماید. این ارزیابی ریسک ممکن است با کمک بازرسان مستقل، کارشناسان و یا با مشارکت کاربران و جامعۀ مدنی انجام شود. تنظیمکنندهها باید در هر صورت چارچوبی روشن درمورد ارزیابی ریسک ارائه کنند.
انتصاب مقام قانونی انطباق: افسران انطباق به نظارت پلتفرمهای بزرگ و اطمینان از انطباق آنها با قوانین حفاظت از اطلاعات عمومی میپردازند. دو مورد از مهمترین وظایف مهم مرتبط با نظارت، عبارتند از: 1-وظیفۀ همکاری با تنظیمکنندۀ مسئول و 2-وظیفۀ اطلاعرسانی به مدیریت و کارکنان.
4-3 کاربران توانمند و فعال
تنظیمکنندهها باید کاربران پلتفرمها را توانمند سازند تا بهترین انتخابها را به نفع خود انجام دهند و با انجام این کار به عملکرد بهتر بازار کمک نمایند. بدین منظور کاربران تجاری و کاربران نهایی پلتفرمها باید از پلتفرمها و تنظیمکنندهها اطلاعات معناداری را برای انتخاب بین پلتفرمهای مختلف دریافت نمایند. پروژه کلودت[۷] یکی از نمونههای جالبی است که ابزاری را به مصرفکنندگان ارائه میدهد که به کمک آن بتوانند قانونی بودن شرایط و ضوابط را طبق قوانین حمایت از مصرفکنندۀ اتحادیۀ اروپا، بررسی کنند.
توانمندسازی کاربران بهتنهایی کافی نخواهد بود. کاربران باید علاوهبر توانمند بودن فعال نیز باشند. تنظیمکنندهها باید بتوانند اطلاعات و نظارت بر کسب و کار و کاربران نهایی پلتفرمها را جمع نمایند تا نظارت عمومی خود را با نظارت خصوصی تکمیل کنند.
5-3 تفویض نظارت به حسابرسان مستقل
تنظیمکنندهها همچنین میتواتنند توسط حسابرسان یا متولیان مستقل حمایت شوند. در این مورد نهاد ناظر بر حسابرسان مستقل پلتفرمها نظارتهای خود را انجام خواهند داد زیرا باید مطمئن شوند که پلتفرمها استاندارهای تعیینشده توسط تنظیمکنندهها یا قوانین لازم را رعایت نمایند. برای مثال، مقررات ارتباطات راه دور اتحادیۀ اروپا تعیین کرده است که مقامات ذیصلاح باید این اجازه را داشته باشند تا از ارائهدهندگان خدمات ارتباط الکترونیکی درخواست کنند گزارشی از کلیۀ فعالیتهای خود را به یک ممیزی امنیتی که توسط یک نهاد مستقل واجد شرایط یا یک مقام ذیصلاح اداره میشود، تسلیم نمایند. هزینۀ ممیزی نیز باید توسط ارائهدهندگانِ خدمات پرداخت شود.
4- نظارت تکنولوژیکی
تنظیمکنندهها باید بتوانند در کنار یک اکوسیستم نظارتی مؤثر، از فناوریهای مبتنی بر دادهها و هوشمصنوعی استفاده نمایند و ابزارهای نظارتی خود را براساس این فناوریها توسعه دهند.
4-1 نظارت مبتنی بر داده و محاسبات
تنظیمکنندهها باید جهت درک کامل مدلهای تجاری مبتنی بر دادهها و هوشمصنوعی، قدرت متناسبی برای درخواست اطلاعات درمورد پایگاههای دادهها و الگوریتمها از پلتفرمها و کاربران تجاری و نهایی آنها داشته باشند.
نظارت مبتنی بر داده تنها درصورتی میتواند بهطور مؤثر اعمال شود که تنظیمکنندهها توانایی انسانی و فنی لازم را برای تجزیه و تحلیل و تفسیر حجم بسیار زیاد و متنوع دادههای پلتفرمها داشته باشند. برای نمونه، در تحقیقات ضدانحصاری گوگلشاپینگ[۸] کمیسیون نظارتی مجبور شد مقادیر بسیار قابل توجهی از دادههای دنیای واقعی را که شامل 5.2 ترابایت جستجو از گوگل (حدود 1.7 میلیارد جستجو) بود، تجزیه و تحلیل نماید. این امر بهنوبۀ خود مستلزم آن است که تنظیمکنندهها تیمهای اختصاصی برای تجزیه و تحلیل دادهها تشکیل دهند و از متخصصان هوشمصنوعی استفاده کنند.
تنظیمکنندهها همچنین میتوانند ابزارهای هوشمصنوعی خود را جهت تجزیه و تحلیل دادهها توسعه دهند. استفاده از هوشمصنوعی توسط تنظیمکنندهها برای بهبود عملیاتشان اغلب بهعنوان ساپتک[۹] و رگتک[۱۰] شناخته میشود. تکنیکهای هوشمصنوعی درحال حاضر بهطور فزایندهای توسط تنظیمکنندههای مالی مورد استفاده قرار گرفته است. تنظیمکنندهها همچنین ممکن است ابزارهای هوشمصنوعی را بهگونهای توسعه و مستقر کنند که به کاربران در نظارت خصوصی کمک نماید. یکی از نمونههای جالب، پروژۀ کلودتاپن[۱۱] است که در بالا ذکر شد و توسط ابزارهای هوشمصنوعی پشتیبانی میشود.
2-4 مطابقت با طراحی
کدگذاری الزامات قانونی بهطور مستقیم در الگوریتمها، یک مرحلۀ کاربردیتر است که میتواند مرحلۀ نظارتی را دور بزند یا اینکه تکمیل نماید. بنابراین کد قانونی میتواند با کد رایانه جایگزین یا تکمیل شود. بهعنوان نمونه، قوانین ساحل شرقی (کنگره) را میتوان با کد ساحل غربی (سکوهای درۀ سیلیکون) جایگزین کرد. این مسیر مطمئنا موثر و جالب خواهد بود زیرا توسعۀ فناوریهای هوش مصنوعی فرصتهای زیای را برای طراحی چنین مدلی ایجاد میکند. البته دو مورد را در اینجا باید مدنظر قرار داد: نخست، هر الزام قانونی را نمیتوان در الگوریتم کدگذاری کرد زیرا قانون اغلب باز و قابل تفسیر است اما کد رایانه باید بسته و غیرقابلانعطاف باشد. قوانین باز یکی از ویژگیهای سیستم حقوقی است اما کدی که باز باشد یا دقیق نباشد در برنامهنویسی رایانه اشکال ایجاد میکند. دوم، چون قوانین باید توسط یک قانونگذار منتخب تصمیمگیری شود و نه توسط پلتفرمهای دیجیتال تحت مالکیت و مدیریت خصوصی، تنها قوانین بسته میتواند کدگذاری شود.
نظارت بر پلتفرمها با توجه به ویژگیهای منحصربهفرد اقتصاد دیجیتال از اهمیت زیادی برخوردار است و دولتها همواره در سراسر جهان بهدنبال ایجاد سیستمهای نظارتی دقیق و مؤثر بر سیستمعاملهای دیجیتال هستند.