خانه » مقالات » جامعه توده‌ای، پیامد زندگی سایبری
جامعه توده‌ای، پیامد زندگی سایبری
جمعه, ۷ خرداد ۱۴۰۰
زمان تقریبی مطالعه ۱۶ دقیقه
با گسترش ابزارهای ارتباطی نوین، پیوندهای اجتماعی نیز دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. بخشی از تعاملات افراد با یکدیگر به تعامل ایشان با ابزارهای ارتباطی‌شان محدود می‌شود و معنا و محتوای کنش در تعاملات بین فردی، در شبکه‌های اجتماعی مجازی شکل می‌گیرد. این امر، می‌تواند در دنیای واقعی، دایره کنش‌های ارتباطی را محدودتر سازد.

یکی از پیامدهای این پدیده، فردگرایی[۱] است که رکن مهمی در نظام لیبرال- سرمایه‌داری تلقی می‌شود. ولمن[۲]، فردگرایی را خصلت نظام‌های ارتباطی سایبری می‌داند و معتقد است در اتصالات فرد به فرد شبکه‌های اجتماعی، فردگرایی نهفته است[۳]. در شرایط اجتماعی این روزهای جامعه جهانی، مبنی بر ممنوعیت‌های کرونایی، فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی مردم بیش از پیش، به شبکه‌های اجتماعی و خدماتی مجازی، منحصر شده است. افراد فقط به ضرورت می‌توانند از فضای اجتماعی و فرهنگی که بسیاری از پیوندهای اجتماعی آن‌ها را تعریف کرده و گسترش می‌داد، استفاده کنند و فعالیت‌های حضوری در حوزه عمومی، تقریباً از جامعه رخت بربسته است. انجمن‌های فرهنگی، اجتماعی و مساجد، عرصه خوبی برای تبادل آراء افراد بودند و مردم می‌توانستند با توجه به ارزش‌ها و علاقه مندی‌های خود در چنین مجموعه‌هایی مشارکت نموده و اطلاعات مورد نیاز خود را نیز در زمینه‌های مختلف در قالب روابط روزمره از این مراجع کسب کنند و از فضای ارتباطی و عاطفی آن بهره‌مند شوند. به عنوان مثال جلسات نقد ادبی، کنفرانس‌های علمی و حتی مراسمات مذهبی همچون دسته‌جات عزاداری و یا حتی تجمعات روزمره‌ای مثل نماز جماعت می‌توانند چنین نقشی را در روزمرگی‌ها و مناسبات فرهنگی و یا سیاسی افراد جامعه ایفا نمایند، که خود، می‌تواند مبدأ شکل‌گیری روابط متعددی در سایر سطوح اجتماعی باشد و به این ترتیب حلقه‌های مختلف اجتماعی در امتداد این روابط، می‌تواند هویت اجتماعی منسجمی را برای افراد شکل دهد و زندگی آن‌ها را در حوزه عمومی تقویت نماید. ویژگی دیگر حضور افراد در چنین جمع‌هایی، شکل‌گیری مناسک است. مناسک روح جمعی را شکل می‌دهد و افراد را به سوی هدف جمعی متمایل می‌سازد. تجمعات و برپایی اجتماعات عظیم مردمی در مناسبت‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی برای جامعه بسیار هویت بخش است. اما براساس پروتکل‌های بهداشتی ویروس همه‌گیر کووید 19، شرایط اجتماعی این روزهای جامعه جهانی از جمله در ایران، فرصت حضور و قرار گرفتن در چنین جمع‌هایی را از افراد جامعه سلب نموده است. ارتباط مستقیم افراد با ابزارهای ارتباطی از جمله تلفن‌های همراه، جایگزین ارتباطات چهره به چهره افراد شده است و از عمق همبستگی‌ها و روابط فکری و عاطفی افراد در جامعه می‌کاهد و حوزه عمومی را تضعیف می‌کند. این امر می‌تواند بستر یک جامعه توده‌ای را فراهم نماید.

هانا آرنت معتقد است در جامعه توده‌ای افراد خودکارسازی[۴] می‌شوند، یعنی هویت مستقل خود را از دست داده و به ذره‌هایی تبدیل می‌شوند که ضمن داشتن احساس تنهایی، حضور آنها به‌خودی‌خود معنایی نداشته و تنها در کنار افراد دیگر مفهوم پیدا می‌کند. در این نگاه، اتمیزه شدن نتیجه از‌هم‌گسیختن وابستگی و تعلق‌خاطر گروهی و همبستگی اجتماعی افراد است و این تنهایی موجب تمسک به ایدئولوژی‌ها می‌شود. از نظر آرنت در یک جامعه توده‌ای، افراد نه‌تنها هویت مشترکی با یکدیگر ندارند، بلکه فاقد آگاهی‌های فردی هستند،که هیچ‌گونه مصلحت عمومی یا طبقاتی یا گروهی نمی‌تواند آنها را دورهم جمع کند؛ زیرا اساساً اعضای جامعه توده‌وار، افرادی بی‌هویت و بی‌تفاوت هستندکه نه‌تنها خودآگاهی نداشته، بلکه حتی آگاهی هم ندارند.[۵]

حضور در مناسک مذهبی، سیاسی و فرهنگی یا حتی علمی با تعمیق روابط عاطفی در پیوندهای درون گروهی می‌تواند در شکل‌دهی روابط اجتماعی نقش انسجام‌بخشی را داشته باشد. در نتیجه این انسجام، افراد به تلاش در جهت اهداف جمعی تشویق می‌شوند و اشتیاق حضورشان افزایش می‌یابد. افراد در چنین اجتماعاتی هویت جمعی و گروهی خود را تقویت می‌کنند و می‌توانند روابط گسترده‌تری را نیز شکل دهند. از آنجا که مبنای این روابط کنش‌های متقابل اجتماعی، در بستر معنایی خاصی است، باعث پیوندهای درون گروهی عمیقی می‌شود. افراد وقتی در مناسک مذهبی و اجتماعی شرکت نداشته باشند، نسبت به اهداف جمعی خود نیز انگیزه کمتری خواهند داشت. مشارکت در چنین اجتماعاتی، امکانی است که نمی‌تواند در شبکه‌های ارتباطی مجازی محقق شود. حداقل از وجه عینی پیوند، در فضای مجازی محروم هستیم. و این محرومیت، انسجام گروه‌ها را در شبکه‌های ارتباطی مجازی سست می‌کند. بازتولید این پیوندهای سست در تداوم کنش‌های ارتباطی در گروه‌ها در بستر زمان به گسستگی نیل می‌کند. وجه دیگر این روابط مجازی نیزکه در جامعه نمود دارد، افراد را اتمیزه و یک جامعه توده‌ای را بازنمایی می‌کند. روابط گسترده، که از ویژگی‌های شبکه‌های اجتماعی مجازی است. اگر این روابط، افراد را در قالب گروه‌هایی با موضوعات خاص سیاسی و یا ایدئولوژیک منسجم نماید، از آنجا که منشا شکل گیری این روابط در فضای مجازی رقم خورده و ابعاد شناختی و سطح اعتماد در این روابط بسیار شکننده است، حرکت‌های اجتماعی برخاسته از این هم‌نوایی‌ها سطحی و موقتی خواهد بود. حرکت‌های توده‌ای همبستگی سیاسی تازه‌ای در جامعه ایجاد می‌کند،که گر چه از لحاظ عاطفی شدید است، لیکن کاذب، سطحی و گذرا ست. اساس همبستگی توده‌ای نه علایق گروهی و باورهای افراد، بلکه روابط غیر شخصی ایدئولوژیک است، که در بسترهای اجتماعی و فرهنگی پیاده می‌شود. این همبستگی‌های سطحی چون از باور مشترک اجتماعات مجازی و لیدرهای آنها نشات نگرفته است، بسیار شکننده است. درواقع در جامعه توده‌ای یک همبستگی تصنعی شکل می‌گیرد که این همبستگی، محصول همنوایی‌های احساسی و مقطعی است.

از سویی مخاطبان در فضای مجازی، همه گروه‌های سنی را دربر نمی‌گیرد و عملاً بخشی از جامعه، از هیجانات سیاسی، اجتماعی و یا مذهبی، حتی در حد فضای مجازی نیز به دور خواهند بود. همین امر شمولیت و قوام این حرکت‌های اجتماعی را به چالش می‌کشد. حتی با وجود همه ابهامات و بی اعتمادی‌ها، سطحی از روابط و پیوندهای اجتماعی، صرفاً برای بخشی از جامعه امکان‌پذیر است و بخشی در انزوای کامل قرار می‌گیرند و روابط اجتماعی آن‌ها نهایتاً به پیوندهای عاطفی خانواده محدود می‌شود. در واقع این محدودیت‌های کرونایی و فعالیت‌های روزمره افراد که صرفاً در شبکه‌های اجتماعی مجازی صورت می‌پذیرد، عملاً بستری فراهم ساخته تا ملت، به افراد اتمیزه شده و جامعه مدنی به جامعه توده‌ای، تبدیل شود. با توجه به این‌که جامعه توده‌ای آسان‌تر تحت کنترل رسانه‌ها قرار می‌گیرد، فضای ذهنی کاربران براساس ذائقه‌شناسی‌های رسانه‌ای، می‌تواند جهت‌گیری یکسانی را بپذیرند. در چنین جامعه‌ای مشارکت سیاسی، گروهی و خودجوش یعنی مبتنی بر علایق، منافع و یا باورهای افراد نیست، بلکه براساس هیجانات برانگیخته شده است. به‌عبارتی، موجی است که بر سطح روابط اجتماعات مجازی حرکت می‌کند. در واقع با توده‌ای شدن، ظرفیتی رها و بی‌هدف و خارج از بافت اجتماعات فرهنگی شکل می‌گیرد ،که به هر منظور می‌توان از آن بهره برد و به هر سو هدایتش کرد.‌

شاید این عوامل نتوانند امروز جامعه ما را به شکل یک جامعه توده‌ای معرفی نماید اما این شیوه ارتباطی و خدماتی می‌تواند در بستر زمان به پدیده جامعه توده‌ای منجر شود. یعنی با بستری که محدودیت‌های کرونایی ایجاد کرده است، عملاً آینده میان‌ذهنیت جامعه و کنش اجتماعی در کانتکست معنایی جامعه توده‌ای معنا خواهد شد. و در آینده‌ای نه چندان دور، کم‌تر می‌توان شاهد همبستگی و انسجام اجتماعی با عناوین مختلف قومی، طبقاتی و فرهنگی مطرح بود و پیوندهای عمیق افراد، فرصتی برای تداوم نخواهند داشت. ناپدید شدن این همبستگی‌ها و تنهایی حاصل از آن، موجب تمسک به ایدئولوژی‌ها می‌شود. هویت مشترکی که برایند این جامعه منسجم بود، منسوخ شده و افراد با آگاهی‌های ناپایدار و مشکوک حاصل از فضای مجازی، فاقد آگاهی‌های فردی متقنی هستند،که هیچ‌گونه مصلحت عمومی یا طبقاتی یا گروهی نمی‌تواند آنها را دور هم جمع کند. با توجه به این‌که در جامعه ایرانی، ارزش‌های عمومی و نهادینه در باورمندی‌ مردم، همان ارزش‌های کلان نظام اسلامی است، این گسستگی پیوندها در سطح روابط بین فردی، همبستگی بدنه جامعه با ارزش‌های کلان نظام را بیش از پیش تضعیف خواهد نمود و این فاصله ارزشی میان مسئولین و بدنه جامعه، نمی‌تواند نوید بخش مشارکت فعالی در هیچ میدان اجتماعی و یا سیاسی باشد.

نویسندگان
سایر مقالات