
انقلاب فناوری بهطور اساسی شیوه زندگی، کار و ارتباط آنها را به شکلی تغییر میدهد که به لحاظ مقیاس، دامنه، پیچیدگی آن را انقلاب صنعتی چهارم مینامند. این انقلاب که برگرفته از فناوری ارتباطاتی اینترنت است اثر بزرگی بر سبک زندگی گذاشته است. آنگونه که هر چه جهان بیشتر و بیشتر اینترنتی میشود، اثر شبکهای قدرتمندتر میشود و قدرت پلتفرم به عنوان ابزار جدید این فناوری بیشتر و بیشتر میشود. پلتفرمها با تغییر ارتباطات، اعمال قوانین و ایجاد شبکههایی که جمعیتهای ملی را متقاطع کردهاند توانستهاند قدرت دولتها را کاهش بدهند. پلتفرمها در محلهای اتصال مینشینند و بر ارتباطات اثر میگذارند و با ایجاد شبکه، روابط جدید اجتماعی و ثروت و قدرت ایجاد میکنند. از آنجا که دارندگان این دارایی و فناوری قدرتمند برندگان نظم جهانی هستند؛ رقابت سنگینی بین دولتها بر ای تسلط و بهره از این فناوری بر قرار است.
در این میان امریکا به دلیل در اختیارداشتن قدرت فنیزیرساختی، اقتصادی و رسانهای قوی به دنبال حاکمیت متمرکز و یکطرفه است. از سوی دیگر غرب با ایجاد و تصویب اسناد بالادستی مانند 2030 و اسناد ذیل آن در سازمانهای بینالمللی تلاش میکند تا یک منظومه فکری و فرهنگی و عملی برای دنیا تحمیل کند.
این سند با دیگر قراردادهای بینالمللی که ذیل سازمان ملل امضا میشد متفاوت است. چرا که در اسناد قبلی، از ضمانت اجرا و تعهدات عملی، تنظیم بودجه و برنامهریزی به این جزئیات خبری نبود. ولی در این قرارداد هست. از سوی دیگر این سند، یک منظومه فکری و فرهنگی و عملی برای دنیاست که دارای 17 هدف اصلی و 169 هدف ویژه است. در واقع یک نقشه راه جهانی است تا ملتها را ملزم کند که هنجارهای اجتماعیفرهنگی ملی خود را کنار گذارند و دولتها را متعهد میکند که با قبول آن سند بیان کنند «ما متعهد میشویم به تحقق اخلاق شهروندی جهانی.»
تمرکز این سند جهانی بر دو مخاطب اصلی است. یک مخاطب آن کودکان است. سند تاکید دارد بر اینکه «آموزش فراگیر، یک چارچوب عمل جهانی است. ما متعهد هستیم که آموزش کیفی را در همه سطوح شامل اوان کودکی، ابتدایی، متوسطه، عالی و فنی و حرفهای ارائه دهیم.» مخاطب دوم آن زن است. که در این سند زن منهای خانواده، زن توانمند تعریف میشود.