هدف این پروژۀ پژوهشی مطالعۀ الزامات و ابعاد قانون حریم خصوصی در ایران، با ملاحظۀ فضای مجازی و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی است. باوجود اهمیت یافتن فزاینده فضای مجازی و رسانههای اجتماعی در جامعۀ ایران، به ابعاد گوناگون، از جمله حفاظت از حریم دادههای شخصی و اطلاعات کاربران، توجهی نشده است. سابقه اقدام برای قانونگذاری درمورد حریم خصوصی در ایران به حدود اواسط دهۀ ۱۳۸۰ شمسی بازمیگردد؛ اما با گذشت حدود دو دهه و برخی اقدامات دیگر، مقررات جامعی برای حفاظت از حریم خصوصی در فضای مجازی در ایران تصویب نشده است. مسئله اصلی این پژوهش این بود که تدوین قانون جامع حکمرانی و تنظیم حریم خصوصی و دادههای شخصی در فضای مجازی در ایران چه الزامات و چه ابعادی دارد؟ این مطالعه به روش کیفی انجام شد و اسناد و منابع گوناگون برای تحلیل گردآوری و به روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. تحلیل یافتهها در چند بخش ارائه شدند که عبارتاند از: مفهومپردازی حریم خصوصی با مطالعۀ ادبیات این حوزه، رویکرد دینی و فقهی به حریم خصوصی و نیز قوانین و رویکردهای حریم خصوصی در ایران پس از انقلاب اسلامی؛ سیاستهای حریم خصوصی در پلتفرمهای بزرگ جهانی؛ حریم خصوصی در اسناد بینالمللی؛ مرور مقررات وضعشده درباره حفاظت از دادههای شخصی و نیز تحلیل لایحهّهای پیشنهادی دربارۀ حفاظت از حریم خصوصی و تحلیل داده در ایران. یافتههای این مطالعه در قالب چکیدۀ سیاسی و نیز پیشنویسی برای حفاظت از دادههای شخصی و حریم اطلاعات در پلتفرمهای دیجیتال ارائهشده است. درمجموع، توسعه فزاینده نقش پلتفرمها و اقدامات حکمرانی درونپلتفرمی آنها برای حفاظت از دادههای شخصی، لزوم حفاظت از حقوق کاربران ازجمله در حفاظت از دادههای شخصی و عدم تجسس در حریم ارتباطی آنها در پیامرسانها، انتشار اخبار گوناگون دربارۀ افشای اطلاعات شخصی کاربران و عدم مسئولیتپذیری پلتفرمهای مختلف ایرانی در برابر افشای اطلاعات کاربران و درکل با ملاحظۀ اینکه حفاظت از حریم خصوصی بهمنزله صیانت از کرامت ذاتی انسانها و نوعی حق اساسی برای کاربران در جامعه است، ضرورت تدوین مقررات مرتبط را الزامی میکند.