
نگاهی به مفهوم «روز صفر» در بستر امنیت بینالملل
آقای رضا نصیری، کارشناس علوم سیاسی و روابط بینالملل، نشست را با تبیین مفهوم «زیرودی» یا «روز صفر» آغاز کرد. وی توضیح داد که این اصطلاح به نوعی جنگ نوین اشاره دارد که در آن حملات ناگهانی، پیشبینیناپذیر و مبتنی بر فناوریهای پیچیده سایبری، جایگزین درگیریهای نظامی سنتی شده است.
در جنگهای «روز صفر» دیگر خبری از تانک، سرباز و توپخانههای مرسوم نیست؛ بلکه در میدان نبرد، فناوریهای ارتباطی، ابزارهای دیجیتال و شبکههای اطلاعاتی، به سلاحهایی حیاتی بدل شدهاند که میتوانند به شکل بیصدا و نامحسوس، زیرساختها و ساختارهای حساس یک کشور را هدف قرار دهند.
این نوع از جنگ، که از آن بهعنوان «جنگ بیچهره» نیز یاد میشود، مفهومی است که مخاطب فیلم «Zero Day» را به بازنگری در درک سنتی خود از امنیت و قدرت وامیدارد. نصیری تاکید کرد که این فیلم، در مقایسه با آثار مشابه در سینمای ایران و جهان، حرکتی بهرو به جلو در پرداختن به این موضوعات حساس و تازه است.
شخصیتپردازی دقیق و رویکرد روایی فیلم
در ادامه، آقای نصیری به بررسی ساختار روایی و شخصیتپردازی در فیلم پرداخت. شخصیت اصلی داستان، «جورج» رئیسجمهور سابق آمریکا، برخلاف کلیشههای رایج در نمایشهای سینمایی از سیاستمداران، به تصویر کشیده شده است. او فردی سادهزیست، خانوادهدوست و متفکر است؛ مردی با چهرهای بیآلایش و پوششی معمولی که از استانداردهای نمایشی رؤسایجمهور آمریکایی فاصله دارد.
این انتخاب کارگردان با هدف ایجاد «تاکتیک همذاتپنداری» با مخاطب انجام شده است؛ همان رویکردی که در فیلمهایی مانند «تاریکترین لحظات» نیز دیده شده و سیاستمدار را به عنوان عضوی از مردم به تصویر میکشد تا ارتباط عاطفی مخاطب با قهرمان روایت تقویت شود.
فیلم مخاطب را با زندگی روزمره جورج همراه میکند؛ از دویدنهای او گرفته تا دغدغهها، خوابها و عشق به خانواده. این تصویر، جورج را نه تنها به عنوان یک سیاستمدار، بلکه به عنوان انسانی از دل جامعه نشان میدهد.
وقوع بحران و شکلگیری گره داستان
اقای نصیری ابراز داشت: نقطه عطف فیلم با حادثه مرگبار تصادفی آغاز میشود؛ زنی که برای نگارش خاطرات جورج آمده بود، در این تصادف جان میسپارد. این رخداد، نقطه آغاز بحرانی بزرگ است که طی بازه زمانی کوتاهی هزاران نفر در اثر آن کشته میشوند و ابعاد ماجرا از یک حادثه شخصی به فاجعهای ملی تبدیل میشود.
در اینجاست که مفهوم «روز صفر» برای مخاطب شکل عینی پیدا میکند؛ جنگی نامرئی، بیچهره و فاقد ارتش، اما ویرانگر و گسترده که بر بستر فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی سوار شده است.
تصمیمگیری قهرمان و مواجهه با بحران
جورج در برابر این بحران عظیم، برخلاف میل اولیه به کنارهگیری، تصمیم میگیرد دوباره وارد عرصه قدرت شود و مدیریت بحران را برعهده گیرد. این انتخاب، با توجه به ویژگیهای انسانی و مردمی او، نقش قهرمان را به وضوح نشان میدهد.
فیلم تاکید دارد که در مواجهه با فناوری افسارگسیخته که از کنترل انسان خارج شده و به عنوان ضدقهرمان اصلی عمل میکند، انسان به عنوان قهرمان اصلی باید مسئولیت پذیر باشد. فناوری ضدقهرمان فیلم از طریق تلفنهای همراه، پیامهای رمزگذاری شده، شبکههای اجتماعی و اختلال در سیستمهای بانکی، زندگی میلیونها انسان را مختل کرده و یک آشوب اجتماعی وسیع به راه انداخته است.
گستردگی شخصیتهای فرعی و پیچیدگی روایت
آقای نصیری به شخصیتپردازی در فیلم اشاره کرد و گفت که فیلم برای شخصیتهای فرعی نیز نقشهایی چندوجهی طراحی کرده است. در کنار جورج، دخترش، همسر، مشاور راجر و حتی دوست همسرش، همه در تلاش برای حل بحران نقشآفرینی میکنند. در مقابل، شخصیتهای منفی مانند مونیکا کلر، مسئول فضای مجازی که در نهایت به خودکشی میرسد و مجری تلویزیونی با لحن و رفتار تخریبی که تداعیکننده روسهاست، به تصویر کشیده شدهاند. این طراحی دقیق و انسانی شخصیتها باعث شده است تا فیلم از یک روایت صرفاً تکنیکی فراتر رفته و ابعاد انسانی، عاطفی و روانی بحران را به نمایش بگذارد.
تحول شخصیتی و لحظات کلیدی در روایت
آقای نصیری در مورد تحول شخصیت قهرمان توضیح داد که فیلم در سه پرده تحول قهرمان را به نمایش میگذارد: ابتدا معرفی شخصیت، سپس غرق شدن در بحران و نهایتاً تصمیمگیری بزرگ و غیرقابل بازگشت. نقطه اوج روایت، انتخاب شجاعانه جورج برای اعلام حقیقت به مردم است؛ برخلاف توصیه رئیسجمهور فعلی، او به شکل نمادین مقابل دوربین ایستاده و واقعیت را فاش میکند.
این حرکت، تصویر قهرمان واقعی را در ذهن مخاطب ثبت کرده و واکنشهای احساسی ارتشیها و مردم، این جایگاه را تایید میکند. دو نامه کلیدی، یکی نوشته راجر و دیگری نوشته دختر جورج، محرکهای درونی و انگیزههای تصمیم نهایی او را شکل میدهند.
فناوری و آگاهی عمومی؛ رابطهای دو سویه
آقای نصیری به این نکته مهم اشاره کرد که فناوری در صورتی که در مسیر آگاهیبخشی عمومی به کار گرفته نشود، میتواند عامل بحران و سوءاستفاده گردد. فقدان شفافیت و آگاهی مردم نسبت به فناوریهای نوین، زمینهساز نارضایتی، سوءاستفاده و بحرانهای اجتماعی است که در حال حاضر نیز در بسیاری از جوامع، از جمله کشور ما، به چشم میخورد. از این رو، افزایش سطح آگاهی و سواد فناوری و رسانهای در سطوح مختلف جامعه، از فردی تا نهادی، یکی از اولویتهای اساسی در مقابله با تهدیدات سایبری و جنگ نرم تلقی میشود.
تحلیل ابعاد فناورانه تهدیدات «روز صفر»
در ادامه، دکتر رضا احسن، رئیس دانشکده هوش مصنوعی دانشگاه آزاد اسلامی قم، با تمرکز بر ابعاد فناوری، مفاهیم «روز صفر» را به عنوان تهدیدات سایبری ناگهانی و غیرقابل پیشبینی معرفی کرد.
ایشان با اشاره به پیشرفتهای الگوریتمهای یادگیری عمیق و فناوری هوش مصنوعی، توضیح دادند که مرزهای تشخیص بین انسان و ماشین روز به روز کمرنگتر شده و این مسئله فرصتها و چالشهای متعددی به وجود آورده است. از جمله تهدیدات عمده، تولید محتوای جعلی توسط هوش مصنوعی و کاهش اعتماد عمومی به منابع خبری و شبکههای اجتماعی است.
هدفگذاری فیلم در نمایش قدرت نرم و سایبری
آقای دکتر احسن تاکید کردند که فیلم «روز صفر» نشان میدهد چگونه آمریکا با بهرهگیری از قدرت نرم و رسانهای، ذهن افکار عمومی خود را نسبت به رقیب سنتی خود یعنی روسیه مخدوش میسازد. در فیلم، کاخ سفید به عنوان طراح بدافزاری معرفی شده که علاوه بر آسیب رساندن به دشمن، خود را تنها قدرتی نشان میدهد که توان مهار بحران را دارد. این نمایش، بازتاب نگرشی است که در بسیاری از تحلیلهای ژئوپلیتیک نیز دیده میشود؛ تأکیدی بر برتری فناورانه به عنوان عامل اصلی قدرت در جهان معاصر.
بررسی روشهای یادگیری ماشینی در مقابله با تهدیدات سایبری
ایشان در تشریح روشهای مقابله فناورانه به سه نوع یادگیری ماشینی اشاره کردند:
- یادگیری با نظارت: که با استفاده از دادههای برچسبخورده، بدافزارها و رفتارهای مخرب را شناسایی میکند.
- یادگیری بدون نظارت: که با تحلیل دادههای بدون برچسب، الگوهای ناشناخته و ناهنجاریها را کشف میکند.
- یادگیری نیمهنظارتی: که ترکیبی از دو روش قبلی است و با الگوریتمهای تقویتی، پیشبینیهای دقیقتر و کاربردیتری ارائه میدهد.
ایشان به نقش فناوریهای مدرن همچون اینترنت اشیاء و حملات DDoS در تهدید زیرساختهای حیاتی کشورها اشاره کردند و تاکید کردند که هرچه سامانهها به هم پیوستهتر و پیچیدهتر باشند، آسیبپذیری آنها افزایش مییابد.
عملکرد کشور در مدیریت تهدیدات سایبری
آقای دکتر احسن در تحلیل تجربه کشور در مقابله با حملات سایبری، به جنگ دوازدهروزه اخیر اشاره کرد و عملکرد موفق کشور را مرهون همکاری مردم و سیاستهای محدودسازی هوشمندانه اینترنت دانست. همچنین از پژوهشگران داخلی در زمینه تحلیل داده تقدیر کرد، هرچند اذعان داشت که در حوزه سختافزار و فناوریهای نوظهور مانند اینترنت اشیاء هنوز کاستیهایی وجود دارد.
اثرات روانی و بیولوژیکی جنگهای نوین
ایشان همچنین به تهدیدات سایکولوژیکی اشاره کردند؛ امواج و دادههای تکرارشونده که میتوانند تمرکز و ذهن انسان را مختل کنند. این موضوع در فیلم بهصورت ملموس به تصویر کشیده شده و بازیگران توانستهاند جنبههای روانی و احساسی این تهدید را به خوبی منتقل کنند.
ضرورت تولید محتوای بومی برای مقابله با جنگ نرم
آقای دکتر احسن بر اهمیت تولید محتوا و دادههای بومی تاکید نمود تا با افزایش سواد رسانهای و فناورانه، در مقابل تغییر مفاهیم حقیقت و واقعیت که توسط غربیها صورت میگیرد، مقاومت مؤثری شکل گیرد. همچنین بهرهگیری از مفاهیم فرهنگی و اعتقادی در تحلیل فضای امنیتی به عنوان یک راهبرد موثر معرفی شد.
نگاهی جامعهشناختی به تعامل فناوری و جامعه
آقای نصیری با رویکردی جامعهشناختی، بیان کردند که بسیاری از اصلاحات و تغییرات مدیریتی پس از بروز نارضایتیهای عمومی شکل میگیرد و کمتر شاهد برنامهریزی پیشگیرانه هستیم. نمونههایی چون حذف بروکراسیهای زائد در دولت فعلی، مصداق بارز این موضوع است.
ایشان با مرور روند رشد فناوریهای ارتباطی از وبلاگ تا شبکههای اجتماعی، اشاره کردند که هر فناوری متناسب با نیاز جامعه به وجود آمده اما فرهنگ استفاده از آن غالباً با تأخیر شکل گرفته است؛ موضوعی که زمینه ساز مشکلات و آسیبهای اجتماعی شده است.
ضرورت تدوین مانیفست حکمرانی هوش مصنوعی
دکتر احسن بر اهمیت تدوین سند حکمرانی هوش مصنوعی تاکید کرده و افزودند که ورود فناوریهای نوین بدون چارچوب قانونی و حکمرانی هوشمند، میتواند به تهدیدی جدی تبدیل شود. هوش مصنوعی باید در لایههای مختلف حکمرانی، آموزش و خدمات، مدیریت و هدایت شود تا ضمن بهرهبرداری حداکثری، آسیبهای احتمالی نیز کاهش یابد.
پیشنهادهای فناورانه برای افزایش امنیت ارتباطات ملی
آقای نصیری در بخش پایانی سخنان خود، بر ضرورت طراحی و استفاده از سیستمهای ارتباطی بومی و امن برای مسئولان تأکید کردند. ایشان اشاره کردند که تلفنهای همراه و سیمکارتهای کاملاً بومی، زیر نظر حکومتی و با استانداردهای بالای امنیتی، میتوانند زمینهای برای افزایش امنیت ارتباطات ملی فراهم کنند.
ایشان همچنین از رشد قابل توجه شرکتهای دانشبنیان داخلی به عنوان پشتوانه این ایده نام بردند و بر لزوم حفظ استقلال فناوری در برابر تحریمها و تهدیدات خارجی تأکید کردند.
شبکههای اجتماعی داخلی؛ ضرورت و چالشها
دکتر احسن با اشاره به نقش کلیدی شبکههای اجتماعی داخلی، بیان کردند که این پلتفرمها باید تقویت شوند تا بتوانند در مواقع بحران نقش تحلیلی و کنترلی ایفا کنند. جنگ شناختی دشمنان علیه کشور با هدف ایجاد ناامنی ادامه دارد اما تاکنون با موفقیت مهار شده است.
ایشان افزودند که کمبود فرهنگ استفاده از شبکههای داخلی و تمایل کاربران به استفاده از شبکههای خارجی، چالشی جدی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
قابلیتهای تحلیل و کنترل دادههای اینترنت ماهوارهای
در بخش پایانی نشست، به توانمندیهای رصد و تحلیل مصرف دادههای اینترنت ماهوارهای پرداخته شد. این دادهها امکان پیشبینی حملات بدافزاری و نفوذهای سایبری را فراهم میکنند، هرچند احتمال دستکاری دادهها وجود دارد. با این حال، تحلیل سریهای زمانی و شناسایی الگوهای مصرف میتواند به عنوان ابزار قدرتمندی در پیشگیری و مقابله با تهدیدات به کار گرفته شود.