
آیینهای روبهروی آینده: واکاوی فیلم «همنشین»
در آغاز برنامه، آقای سیدیاسر تقوی با مروری بر خلاصه داستان فیلم، توضیحاتی مقدماتی در اینباره ارائه داد: فیلم «همنشین» روایتگر داستان رباتهایی با قابلیتهای هوش مصنوعی است که برای همراهی و همدلی با انسانها طراحی شدهاند. این رباتها با ظاهری طبیعی و انسانی، وارد زندگی انسانها میشوند و به عنوان همدم و کمککننده در کنار آنها قرار میگیرند. ماجرای اصلی فیلم از جایی آغاز میشود که شخصیت اصلی، یک ربات را به عنوان همنشین خود انتخاب میکند و آنها تصمیم میگیرند به یک سفر مشترک بروند. در طول این سفر، اتفاقاتی غیرمنتظره و خطرناک رخ میدهد. یکی از افراد متوجه میشود که این ربات قادر به دفاع از خود است و در یکی از صحنههای دلخراش، ربات صاحبخانه را به قتل میرساند. البته در ادامه مشخص میشود که این اتفاق، از پیش برنامهریزی شده بوده و ربات توسط دیگران دستکاری شده تا واکنشی خاص نشان دهد. این واقعه، بهخوبی هشدارهایی درباره خطرات ناشی از بهرهبرداری نادرست از فناوری هوش مصنوعی را به ما نشان میدهد.
پس از آن، داستان وارد مرحلهای پیچیدهتر میشود که در نهایت منجر به کشته شدن تقریباً تمام شخصیتهای حاضر در روایت میگردد. این فیلم، سؤالات جدیای را در باب کنترل انسان بر تکنولوژی و پیامدهای آن مطرح میسازد.
نقدی بر سطحینگری فیلم «همنشین» در پرداخت به مسئله هوش مصنوعی
در ادامه نشست، منتقد سینما به تحلیل محتوایی فیلم پرداخت و به چند نکته کلیدی اشاره کرد. او تأکید کرد که هرچند «همنشین» از منظر تجاری موفق ظاهر شده، اما از لحاظ محتوایی و پرداختن به موضوعات پیچیدهای همچون تکنولوژی و هوش مصنوعی، اثری عمیق و جدی تلقی نمیشود. وی به بودجه 10 میلیون دلاری تولید و فروش 37 میلیون دلاری فیلم اشاره کرد و بیان داشت که با وجود این موفقیت مالی، اگر بخواهیم فیلم را از منظر کیفی بسنجیم، با اثری در سطح متوسط و صرفاً سرگرمکننده مواجه هستیم.
آقای تقوی افزود: کارگردان فیلم، تجربة جدی در عرصه سینما ندارد و عمدتاً در حیطة تولیدات تلویزیونی فعال بوده است، همین عامل باعث شده تا فیلم نتواند به درستی به چالشها و پیچیدگیهای هوش مصنوعی بپردازد. او همچنین با اشاره به شرکت سازنده فیلم که شهرت آن در تولید آثار کمهزینه و سرگرمکننده است، اظهار داشت که «همنشین» نیز در همین قالب قرار میگیرد. به اعتقاد او، فیلم نه تنها در پرداختن به موضوع هوش مصنوعی عمق لازم را ندارد، بلکه در طراحی داستان و شخصیتها نیز دچار سطحینگری است.
چالشهای روابط انسانی و رباتها
تحلیلگر سینما در ادامه به شیوة روایت فیلم پرداخت؛ روایتی که در آن هویت واقعی شخصیت اصلی تا مدتها مخفی نگه داشته میشود. در بیست دقیقه ابتدایی فیلم، بیننده تصور میکند با یک انسان واقعی روبهرو است، حال آنکه بعداً مشخص میشود این شخصیت یک ربات هوشمند است. این شیوة روایت در کنار ضعف در طراحی واقعگرایانة دنیای فیلم و بیتوجهی به تأثیرات اجتماعی فناوری هوش مصنوعی، سبب شده که مواجهه فیلم با موضوع موردنظر بسیار سطحی و محدود باشد. به عبارت دیگر، فیلم فقط یک زاویه کوچک از مسئله را نشان میدهد.آقای تقوی بیان کرد که انتظار میرفت فیلم به شکلی عمیقتر به روابط بین انسان و ربات پرداخته و پیچیدگیهای این روابط را نشان دهد.
آقای تقوی تصریح کرد: از فیلمی با چنین موضوعی انتظار میرفت که بهطور جدیتری به بررسی روابط میان انسان و ربات پرداخته و پیچیدگیهای این ارتباط را بازنمایی کند. در شرایطی که رباتها به عنوان همدم انسانها طراحی میشوند، بررسی ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این حضور ضروری است. اما در «همنشین» بهجای پرداختن به این ابعاد، تمرکز اصلی بر سکانسهای اکشن و اتفاقات ظاهری گذاشته شده است. این رویکرد، مانع ایجاد پیوند عاطفی مخاطب با شخصیتها شده و درک عمیقی از جنبههای انسانی و اجتماعی روایت را ناممکن میسازد.
از ابزار تا همدم: بررسی ابعاد اخلاقی و اجتماعی رباتها در زندگی معاصر
آقای تقوی به بررسی سوالات فلسفی و اخلاقی پیرامون هوش مصنوعی پرداخت و تأکید کرد: رفتار غیرانسانی با رباتها، سوالات عمیقی را مطرح میکند. آیا رباتها میتوانند دارای ارزش اخلاقی باشند یا تنها ابزاری تحت کنترل انسانها هستند؟ این سوالات به شدت مرتبط با روابط انسانی و نیازهای عاطفی در دنیای مدرن هستند. او همچنین یادآور شد که استفاده از رباتها به عنوان جایگزین انسان، پرسشهای مهمی را درباره نیازهای عاطفی و اجتماعی انسان مطرح میکند.
به گفته آقای تقوی، فیلم «همنشین» در پرداختن به این سؤالات اخلاقی کاملاً کوتاهی کرده است. او تأکید کرد که اگر رباتها بهعنوان وسیلهای برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی انسان مورد استفاده قرار میگیرند، باید به پیامدهای این وابستگی توجه جدی داشت. آیا چنین وابستگی، نشانهای از ضعف در تعاملات انسانی و زنگ خطری برای کاهش ارتباطات اجتماعی نیست؟ این سؤالات، چشماندازهای تازهای درباره آینده روابط انسانی در جهانی با تکنولوژی پیشرفته گشودهاند.
هوش بدون منطق، احساس بدون توجیه؛ نقدی بر رفتار رباتها
در بخش دیگری از برنامه، آقای تقوی به بررسی مسئله منطق و احساس در رفتار رباتها پرداخت و گفت: فیلم بهدرستی به این موضوع نمیپردازدکه رباتی با هوش مصنوعی چگونه میتواند احساساتی همچون ترس، گناه یا دلسوزی را تجربه کند. به عقیده وی، عدم وجود منطق در رفتار رباتها، مشکل بزرگی برای فیلم است و تصریح کرد که اگر قرار است رباتها از هوش مصنوعی برخوردار باشند، احساسات و واکنشهای آنها نیز باید منطقی و توجیهپذیر باشد.
ماشینهایی با عواطف انسانی؟ بحران در منطق داستانی فیلم
آقای تقوی بهطور خاص به این نکته اشاره کرد که فیلم بهدرستی تمایز بین احساسات انسانی و هوش مصنوعی را نشان نمیدهد. او بیان کرد که رباتها نمیتوانند احساسات انسانی را تجربه کنند و این موضوع در فیلم به خوبی منعکس نشده است. به عبارت دیگر، فیلم به نوعی بین احساسات انسانی و عملکردهای برنامهریزیشده رباتها خلط میکند و این ابهام، به درک نادرست مخاطب از شخصیتها و روایت ختم میشود.
این عدم تمایز بین ربات و انسان، آقای تقوی را به این نتیجه رساند که فیلم بهطور سطحی به موضوع هوش مصنوعی پرداخته و نتوانسته است به پرسشهای عمیقتری که در این زمینه وجود دارد، بپردازد.
خوشبینی عاشقانه یا هشدار فلسفی؟ در مواجهه با هوش مصنوعی
مهمان برنامه به دو رویکرد متفاوت سینما در برخورد با تکنولوژی و هوش مصنوعی اشاره کرد و توضیح داد: در برخی فیلمها شاهد نگاهی خوشبینانه و عاشقانه نسبت به تکنولوژی هستیم، در حالی که برخی آثار به ترس و نگرانی از پیامدهای آن اشاره دارند. وی تأکید کرد اگر روزی تکنولوژی به سطحی برسد که انسان بتواند تمام نیازهای خود را صرفاً با ابزارهای مکانیکی تأمین کند، دیگر ضرورتی برای زندگی اجتماعی باقی نمیماند. چنین روندی ممکن است به نوعی به «انقراض معنایی» انسان منجر شود؛ یعنی اگرچه انسان از نظر فیزیکی باقی بماند، اما معنای اخلاقی و اجتماعی وجود او دچار زوال گردد.
او همچنین به این موضوع اشاره کرد که در دنیایی که تکنولوژی پیشرفت میکند، باید به این سوال توجه کرد که آیا رباتها بهعنوان همدم میتوانند جایگزینی برای تعاملات انسانی باشند یا خیر. به نظر او، این نوع نگرش میتواند به تنهاییگرایی و کاهش روابط انسانی منجر شود. ایشان معتقد است که فیلم «همنشین» اساساً یک محصول صنعتی است که با هدف کسب سود و جذب مخاطب ساخته شده و نباید از آن انتظار تحلیلی عمیق یا تفکری جدی داشت.
وقتی ماشین میاندیشد؛ خطرات فلسفی خودآگاهی در هوش مصنوعی
در پایان، آقای تقوی به این نکته مهم اشاره کرد که اگر هوش مصنوعی به مرحلهای برسد که بتواند خودآگاهی پیدا کند، این موضوع میتواند به یک تهدید جدی برای انسانها تبدیل شود که نهتنها در بسترهای فلسفی، بلکه در تفکرات دینی نیز جایگاه مهمی دارد او همچنین بر لزوم توجه به سوالات فلسفی درباره آگاهی و خودآگاهی در ماشینها تأکید کرد و خاطرنشان ساخت که هنوز پاسخهای قطعی در این زمینه وجود ندارد.
به گفته آقای تقوی، اگر رباتها بتوانند آگاهی پیدا کنند، باید پرسید که چرا باید نسبت به انسانها متعهد باشند و چه اصول اخلاقی میتواند آنها را به رفتار درست ترغیب کند. این پرسشها، آینده روابط انسان و ماشین را در هالهای از ابهام قرار میدهد و چالشهایی جدی برای جامعه بشری رقم خواهد زد. او در پایان افزود که خودآگاهی میتواند به رباتها استقلال رفتاری ببخشد و همین مسئله، کنترل انسان بر آنها را بهطور جدی به چالش میکشد.