پنل تخصصی صیانت از حقوق کودک و نوجوان در فضای مجازی» با هدف بررسی راهکارهای حمایت و ارتقای امنیت نسل جوان در فضای دیجیتال برگزار می‌شود؛
تأثیر تحولات تکنولوژیک بر صیانت از نسل دیجیتال: آیا سند موجود پاسخگو است؟
دوشنبه, ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
زمان تقریبی مطالعه ۳۲ دقیقه
در تاریخ ۸ ادیبهشت ۱۴۰۴، پژوهشگاه فضای مجازی میزبان پنل تخصصی«صیانت از کودک و نوجوان درفضای مجازی» بود. این نشست با حضور جمعی از متخصصان و فعالان حوزه کودک و نوجوان از جمله آرش وکیلیان (نماینده مرکز ملی فضای مجازی)، سید حمید امامی(رئیس کارگروه کودک و نوجوان مرکز ملی فضای مجازی)، سپیده میرمجیدی (مدیر حقوقی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، حسین شیخ الاسلامی(جامعه شناس کودک)، معصومه تقی‌زادگان (هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، مسعود محبوبی ( نماینده شاد) و سجاد حسینی (فعال حوزه کودک و نوجوان) برگزار شد.

در این نشست، افراد حاضر به تحلیل و بررسی چالش‌ها و راهکارهای سند صیانت کودکان و نوجوانان در فضای مجازی پرداختند.

از جمله مباحث کلیدی این پنل می‌توان به بررسی اهمیت حفاظت از حقوق کودکان و نوجوانان در فضای مجازی و جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی و حقوقی آنها، مرتفع نمودن ابهامات مفهومی سند و ارائه راهکارهای عملی برای بهبود سند اشاره نمود.

شرکت‌کنندگان در این نشست بر تفکیک سنی دقیق‌تر، تقویت مشارکت اجتماعی و بخش خصوصی، قراردادن ضمانت اجرا و قابلیت عملیاتی‌شدن و الهام‌گیری بیشتر از مدل‌های موفق بین‌المللی تصریح کردند. آنچه در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، مشروحی از سخنان اعضای پنل در این نشست است.

تحلیل و بررسی چالش‌ها و راهکارهای سند صیانت کودکان و نوجوانان در فضای مجازی

آرش وکیلیان: نقش سند تسهیم درآمد و ضعف‌های موجود در حوزه مقررات‌گذاری

آقای وکیلیان مدیرکل حکمرانی فرهنگی اجتماعی مرکز ملی  فضاي مجازي در سخنان خود به بررسی وضعیت سیاست‌گذاری و مدیریت فضای مجازی در ایران پرداخت و ضمن اشاره به چالش‌های موجود، راهکارهایی نیز مطرح کرد. وی در ادامه به بررسی مدل‌های مختلف توسعه فضای مجازی در کشورهای مختلف پرداخت و تفاوت آن‌ها را با شرایط ایران مقایسه کرد.

وکیلیان گفت: به عنوان نمونه فضای مجازی در آمریکا به لحاظ فنی شکل گرفت و قوانین حقوقی متناسب با آن طراحی شد، در حالی که اروپا با سرمایه‌گذاری مستقیم در حوزه‌های ارزشی مانند بحث کودک و نوجوان، مدلی متفاوت ایجاد کرد. در ایران تلاش شده تا این مدل‌ها به شکلی بومی‌سازی شوند، اما هنوز شکاف‌های زیادی در اجرای سیاست‌ها و تأمین منابع مالی وجود دارد. به عنوان مثال، در حوزه حمایت، نظارت و تبلیغات تنها 15 درصد، در توسعه نرم‌افزار و سخت‌افزار بومی 20 درصد و در ایجاد زیرساخت‌های خدمات پایه و پیشران نیز حدود 20 درصد پیشرفت داشته‌ایم.

آرش وکیلیان در نهایت به نقش سند تسهیم درآمد به عنوان یک اهرم اقتصادی مهم اشاره و ابراز امیدواری کرد که این سند بتواند زیست‌بوم کودک و نوجوان را شکل دهد.

وکیلیان گفت: این سند قرار است از محل درآمدهای حاصل از ترافیک خارجی، به شرطی که این سکوها معیارهای سالم‌سازی فضای مجازی را رعایت کنند، منابعی را وارد حوزۀ محتوای داخلی کرده و به سکوهای پربازدید اختصاص دهد،. ایشان همین طور به ضعف‌های موجود در حوزۀ مقررات‌گذاری اشاره و بیان کرد: مسئولیت این حوزه هنوز مشخص نیست. در مورد خطوط تماس اضطراری نیز مشکل اصلی کمبود اعتبار و منابع مالی است. در مقابل، در حوزه فرهنگ‌سازی و ترویج پیشرفت‌هایی حاصل شده است و نمره این بخش از 20-30 درصد به 50 درصد افزایش یافته است.

 

حسین بیچرانلو: تأخر فرهنگی و نیاز به تطبیق مدل‌های جهانی در مدیریت فضای مجازی کودکان

حسین  بیچرانلو استاد دانشکده ارتباطات دانشگاه تهران، در این نشست  به بررسی دقیق موضوع سیاست‌گذاری در حوزه فضای مجازی و مسائل مربوط به کودکان و نوجوانان پرداخت. ایشان  با اشاره به تجربیات جهانی، بیان کرد که کشورهای توسعه‌یافته به دلیل پیشرفت زیرساخت‌های فناورانه، دغدغه‌های مرتبط با کودکان را زودتر از ایران مطرح کرده‌اند. این موضوع در حالی است که ایران با تأخیر وارد این حوزه شده است. بیچرانلو افزود تنظیم سند برای این موضوع نشان‌دهنده دغدغه‌های موجود در این حوزه است. وی تأکید کرد که در سطح جهان، نگاه به کودکان به عنوان گروهی نیازمند مراقبت و صیانت، تفاوت چندانی ندارد و همۀ نظام‌های اجتماعی، بسته به رویکرد خود، قواعدی را تنظیم کرده‌اند. در این میان، ابزارهای نرم‌افزاری و فنی بسیاری وجود دارند که می‌توانند در ایران نیز به کار گرفته شوند.

یکی از مهم‌ترین نکاتی که بیچرانلو مطرح کرد، نقش ذی‌نفعان مختلف در مدیریت فضای دیجیتال کودکان است. وی شش گروه اصلی را شامل کودکان، خانواده، مدرسه، شرکت‌های فناوری، دولت و زیرساخت‌های دسترسی معرفی می‌کند. استاد دانشکده ارتباطات دانشگاه تهران افزود: متأسفانه، خانواده‌ها و مدارس در ایران به طور کافی تجهیز نشده‌اند  نه خانواده‌ها آموزش لازم را دریافت کرده‌اند و نه مدارس به طور پیشروانه عمل کرده‌اند. علاوه بر این، وی به تأخیر فرهنگی  (Cultural Lag)  در ایران اشاره کرد که به دلیل عدم مواجهۀ واقع‌بینانه با فناوری در ابتدا و سپس تلاش برای رسیدگی به آن در مراحل بعدی ایجاد شده است. وی همچنین به اهمیت تفکیک کودکان و نوجوانان به عنوان دو گروه مجزا با نیازها و رویکردهای متفاوت اشاره کرده و تأکید می‌کند که ساده‌سازی این موضوع نمی‌تواند به حل مشکلات کمک کند. بیچرانلو در نهایت بر این نکته تأکید کرد که مدیریت مصرف دیجیتال کودکان باید خارج از فضای آنلاین نیز مورد توجه قرار گیرد و برنامه‌ریزی برای فراغت کودکان و نوجوانان می‌تواند نقش مهمی در کاهش مشکلات این حوزه داشته باشد.

حسین شیخ السلامی: تحولات تکنولوژیکی و چالش‌های خانواده در مدیریت فضای دیجیتال کودکان

آقای شیخ‌الاسلامی با تأکید بر تحولات تکنولوژیکی و ورود جامعه به عصر هوش مصنوعی و پسا دیجیتال، بیان کرد که مرز بین دنیای آنلاین و آفلاین از بین رفته و کودکان از لحظۀ تولد در فضای دیجیتال قرار می‌گیرند. اطلاعات مربوط به کودکان از طریق شبکه‌های بلاکچین و دستگاه‌های هوش مصنوعی ثبت شده و این موضوع نیازمند سیاست‌گذاری جدیدی است که بتواند با این تحولات هماهنگ باشد. وی به چالش‌های موجود در حوزۀ خانواده اشاره می‌کند و معتقد است که خانواده‌ها به دلیل ناآگاهی یا تفاوت در تصورات، اغلب نمی‌توانند به درستی از کودکان خود محافظت کنند. والدین ممکن است گوشی‌های هوشمند را به کودکان خود بدهند تا آن‌ها را سرگرم کنند، بدون اینکه به پیامدهای آن توجه کنند. این موضوع نشان‌دهنده شکاف عمیق بین تصورات خانواده‌ها و نیازهای واقعی کودکان است. وی همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که مدیریت زیست‌بوم کودک و نوجوان در ایران اغلب از «قدرت سیاسی» نشأت می‌گیرد و ارتباطی با نیازهای اجتماعی واقعی ندارد. این موضوع باعث شده است که قوانین وضع شده توسط دولت، اغلب توسط خانواده‌ها اجرا نشوند. به عنوان مثال، محتوایی که در شبکه‌های داخلی مانند «شاد» یا «نهال» پخش می‌شود، ممکن است با توقعات والدین و نیازهای کودکان همخوانی نداشته و حتی مضر باشد. شیخ‌الاسلامی به این نکته اشاره می‌کند که بازار محتوای کودک و نوجوان در ایران یکی از پرسودترین بازارها در منطقه است، اما سهم بازار رسمی یا حاکمیتی از این ماجرا بسیار اندک است. این فعال حوزه کودک و نوجوان افزود: بسیاری از امیدها به این است که از طریق پلتفرم‌های خارجی و ترافیک خارجی، منابع مالی در این حوزه تأمین شود که البته این رویکرد به دلیل آنکه دولت به جای تقویت پلتفرم‌های بومی و سازگار با نیازهای کودکان، به دنبال واردات محتوا و تکیه بر منابع خارجی است نامناسب است.

شیخ الاسلامی در نهایت بر اهمیت فرهنگ‌سازی و آموزش تأکید کرده و بیان می‌کند که تنها با آموزش و توانمندسازی خانواده‌ها می‌توان به حفاظت از کودکان در فضای دیجیتال دست یافت. اما این فرآیند نیازمند زمان و سرمایه‌گذاری است. در حال حاضر، اکثر برنامه‌های آموزشی و فرهنگی به اندازۀ کافی مؤثر نبوده و نمی‌توانند تغییرات مثبتی در رفتار خانواده‌ها ایجاد کنند. وی همچنین به این نکته اشاره می‌کند که بازار محتوای کودک و نوجوان در ایران از همه بازارهای منطقه پرسودتر بوده و هر کودک به طور متوسط هر قسمت از محتوای محبوب خود را حدود 40 بار تماشا می‌کند. با این حال، سهم بازار حاکمیتی یا رسمی از این صنعت بسیار اندک است و بیشتر درآمدها به پلتفرم‌های خارجی وارد می‌شود.

سپیده میرمجیدی: تمرکز بر کنترل و عدم تفکیک سنی در سند صیانت

سپیده میرمجیدی با اشاره به حقوق کودک در فضای مجازی، تأکید کرد که اگرچه یونیسف حقوق پایه‌ای مانند آموزش، امنیت و دسترسی به اطلاعات را برای کودکان تعریف کرده، اما ایران در تحقق این حقوق با چالش‌های جدی روبه‌روست. وی با انتقاد از سند صیانت از کودکان در فضای مجازی، بیان کرد که این سند بیشتر بر کنترل و محدودسازی تمرکز دارد تا حمایت واقعی، و مرز بین این دو را به‌درستی مشخص نکرده است. میرمجیدی گفت: نگرانی‌های ایدئولوژیک در این سند، مانند تأکید بر محتوای اسلامی ایرانی و دخالت نهادهای خاص، ممکن است به سانسورو محدودیت دسترسی کودکان به اطلاعات متنوع بی‌انجامد. وی همچنین افزود: عدم تفکیک سنی و ضعف ضمانت اجرا از دیگر نقاط ضعف این سند است.

میرمجیدی از سوی دیگر، به کاستی‌های قانون‌هایی مانند قانون حمایت از کودکان و نوجوانان (تصویب‌شده در سال1399) اشاره کرد که با اجازه‌دادن به تنبیه کودکان تحت عنوان «تأدیب»، عملاً به خشونت علیه آن‌ها مشروعیت می‌بخشند. وی هشدار داد که این قوانین نه‌تنها از کودکان حمایت نمی‌کنند، بلکه ممکن است بهره‌کشی و آزار آن‌ها در فضای مجازی را نیز تسهیل کنند. او خواستار بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها  با تمرکز بر منافع واقعی کودکان، حق دسترسی آزاد به اطلاعات و همکاری نهادهای مستقل شد تا تعادل مناسبی بین حمایت و کنترل ایجاد شود.

سید حمید امامی: نقد ساختاری سند صیانت: ضرورت بازنگری در رویکرد به حقوق کودکان در فضای مجازی

سیدحمید امامی در نقد خود به سند صیانت کودکان و نوجوانان در فضای مجازی، ابتدا به نقاط ضعف ساختاری و محتوایی سند اشاره و تأکید کرد که این سند دارای شفافیت ناکافی و تمرکز ایدئولوژیک بیش از حد است. ایشان گفت سند به جای ایجاد تعادل بین حمایت و آزادی، بیشتر به کنترل دقیق هنجاری و تجویزی پرداخته و منجر به محدود‌کردن دسترسی کودکان به اطلاعات متنوع و جهانی شده است. از دیدگاه ایشان، این رویکرد نه‌تنها با حقوق کودکان در دسترسی آزاد به اطلاعات (بر اساس استانداردهای یونیسف) در تضاد است، بلکه ممکن است به سانسور و کنترل بیش‌تر منجر شود.

در ادامه ایشان بر نیاز به بازنگری و اصلاحات جدی در سند تأکید کرده و معتقدند که بدون اصلاحات لازم، این سند به جای حمایت از کودکان، ممکن است به آسیب‌زایی بیشتر به آن‌ها منجر شود. از دیدگاه ایشان، سند باید به گونه‌ای بازنگری شود که حقوق کودکان در حوزه‌های مختلف از جمله تفریح، آموزش، اوقات فراغت و دسترسی آزاد به اطلاعات به طور کامل رعایت شود. همچنین، ایشان بر لزوم تفکیک سنی دقیق‌تر و تولید محتوای جذاب و تربیتی تأکید کرده و معتقدند که بدون این اقدامات، سند نمی‌تواند به طور مؤثری به نیازهای واقعی کودکان و نوجوانان پاسخ دهد.

معصومه تقی‌زادگان: نیاز به توجه به توانمندسازی دیجیتال و مشارکت فعال کودکان

خانم تقی‌زادگان با اشاره به موضوع حمایت از کودکان در فضای مجازی، آن را یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر معرفی کرد. وی تأکید کرد که فضای مجازی هم فرصت‌های بسیار خوبی برای ارتباط، رشد و یادگیری کودکان فراهم می‌کند و همچنین تهدیداتی مانند محتوای نامناسب، تهدیدات امنیتی و انواع بهره‌کشی را شامل می‌شود. با این حال، وی انتقاد کرد که سند صیانت به جای ایجاد تعادل مناسب بین «حمایت» و «کنترل»، بیشتر به کنترل‌های سخت‌گیرانه و محدودکننده تمرکز کرده است. این رویکرد می‌تواند به سانسور و کنترل بیش از حد منجر شود و حق دسترسی آزاد کودکان به اطلاعات را مخدوش کند.

یکی از انتقادات اصلی وی به سند، تمرکز ایدئولوژیک آن است. وی بیان کرد که این سند به جای ایجاد یک محیط متنوع و آزاد برای کودکان، بیشتر به اعمال ارزش‌ها و دیدگاه‌های غالب و رسمی فرهنگی و دینی توجه کرده است. این رویکرد، تنوع دیدگاه‌ها را محدود کرده و حق دسترسی کودکان به اطلاعات متنوع و جهانی را خدشه‌دار می‌کند. تقی‌زادگان گفت: بر اساس استانداردهای بین‌المللی حقوق کودک، ما حق تحمیل ایدئولوژی خاصی به کودکان را نداریم و این موضوع نیازمند بازنگری است.

وی همچنین به عدم وجود یک چرخۀ انتقال پیام در سند اشاره می‌کند و معتقد است که رویکرد فعلی بیشتر خطی است و کودک را به عنوان یک گیرندۀ غیرفعال در نظر می‌گیرد. به عبارت دیگر، این سند کودک را بخشی از فرآیند تولید محتوا و تعامل در فضای مجازی لحاظ نمی‌کند. عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد که برای افزایش صلاحیت دیجیتال و بهزیستی دیجیتال کودکان، باید آن‌ها را به عنوان تولیدکنندگان فعال محتوا در نظر گرفت و زمینه‌های لازم برای مشارکت آن‌ها را فراهم کرد. این رویکرد نه‌تنها به افزایش مهارت‌های دیجیتال کودکان کمک می‌کند، بلکه باعث ایجاد یک فضای مجازی سالم‌تر و پویاتر نیز می‌شود.

در ادامه، خانم تقی‌زادگان به نقش ذی‌نفعان مختلف در سیاست‌گذاری اشاره کرد. او معتقد است که رویکرد فعلی به بالا به پایین است و ذی‌نفعان اصلی مانند والدین، مدارس، گروه‌های مردم‌نهاد و خود کودکان در فرآیند تصمیم‌گیری حضور ندارند. وی تأکید می‌کند که در ایران، اغلب وقتی نمی‌توانیم مسئولیتی را به درستی انجام دهیم، انگشت اتهام را به سمت دیگران می‌گیریم. به عنوان مثال، در مورد حفاظت از کودکان، معمولاً والدین به عنوان مقصر معرفی می‌شوند، در حالی که باید تمام ذی‌نفعان در این فرآیند مشارکت داشته باشند.

وی همچنین به عدم وجود رویکرد افقی در سند اشاره کرد و گفت این موضوع باعث شده تا سند نتواند به طور مؤثر نیازهای گروه‌های مختلف سنی را پوشش دهد. وی تأکید می‌کند که برای بهبود وضعیت، باید از مدل‌های موفق کشورهای دیگر (مانند ترکیه) الهام گرفت و زیرساخت‌های لازم برای آموزش و ارتقای مهارت‌های دیجیتال کودکان را فراهم کرد.

مسعود محبوبی: فقدان تصویر مشترک و ضرورت تغییر نگرش از کنترل به تربیت

آقای محبوبی نماینده نرم‌افزار «شاد» در نقد خود به سند صیانت کودکان و نوجوانان در فضای مجازی ، ابتدا به نقاط ضعف ساختاری و عملیاتی آن اشاره می‌کند. ایشان تأکید می‌کنند که این سند نتوانسته تصویر مشترکی برای تمام ذی‌نفعان ایجاد کند و به جای آن منجر به تفکیک دیدگاه‌ها و تعارض‌های مختلف شده است. یکی از دلایل اصلی این مشکل، فقدان مبانی و تعاریف دقیق در سند است؛ به طوری که واژه‌های کلیدی مانند «صیانت»، «امنیت» و «تعالی‌بخش» به درستی تعریف نشده‌اند و هر فرد یا گروهی آن‌ها را بر اساس دیدگاه خود تفسیر می‌کند. این موضوع باعث شده تا سند نتواند زمینه‌ساز همدلی و هماهنگی بین تمام ذی‌نفعان باشد.

در ادامه، ایشان به نگاه تربیتی و ارائه محتوای جذاب و تعالی‌بخش به عنوان یکی از ضرورت‌های اصلی اشاره کرد. از نظر ایشان، واژه «صیانت» به دلیل بار معنایی منفی‌ای که در طی سالیان اخیر پیدا کرده باید جایگزین شود. زیرا این واژه بیشتر به معنای بستن و محدود کردن فهم شده و نه حمایت و تربیت. آقای محبوبی افزود برای جذاب‌بودن فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان، باید علاوه بر امنیت، به تولید محتوای جذاب، تربیتی و تعالی‌بخش نیز توجه شود. ایشان به شخصی‌سازی محتوا و استفاده از فناوری‌های نوین مانند گیمیفیکیشن اشاره می‌کنند و تأکید می‌کنند که تنها با این روش می‌توان نیازهای متنوع کودکان و نوجوانان را برآورده کرد. محبوبی در نهایت گفت: بدون توجه به این نکات، سند نمی‌تواند به طور مؤثری به حمایت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی کمک کند.

ویدیو