
سینما و تکنولوژی، دو واکنش متفاوت انسانها
در ابتدای برنامه آقای اجرایی به دو رویکرد کلی در مواجهه با تکنولوژی در سینما اشاره کرد و گفت: رویکرد اول انفعالی است که در آن افراد با مشاهده تکنولوژیهای پیشرفته احساس ناامیدی کرده و معتقدند جایگاه اراده انسانی در آینده از بین خواهد رفت. رویکرد دوم فعال است که در آن افراد با وجود هشدارها، سعی میکنند از تکنولوژی به عنوان یک ابزار کمکی استفاده کنند و از تبدیل شدن به ابزاری در دستان تکنولوژی جلوگیری کنند. این رویکرد بر آگاهی و هوشیاری تأکید دارد و معتقد است باید از تکنولوژی به شیوهای عاقلانه بهره برد.
اهداف و کارکرد تکنولوژی در فیلمها
منتقد سینما در مورد سیاستگذاری و هدفگذاری استفاده از تکنولوژی توضیح داد: یکی از موضوعات اصلی بحث، شناسایی انگیزههای پشت تولید فیلمهای حاوی تکنولوژی است. برخی از این فیلمها صرفاً حاصل تخیل هنرمندان است، مانند آثار جورج اورول که بیشتر به عنوان اثر هنری و ادبی شناخته میشوند. در مقابل، بسیاری از فیلمها با هدف هشدار به بینندگان ساخته شدهاند تا مواظب باشند تکنولوژی آنها را به موجوداتی بیاراده تبدیل نکند. فیلمهایی مانند “بلک میرر” دقیقاً این پیام را منتقل میکنند و باعث ایجاد ترس و اضطراب در بینندگان میشوند. از سوی دیگر، شرکتهای بزرگ تکنولوژی ممکن است از سینما به عنوان ابزاری برای تبلیغات تجاری و بازارسازی استفاده کنند.
از پرده نقرهای تا واقعیت
در ادامه مهمان برنامه در مورد این سوال که با توجه به پیشرفتهای اخیر در زمینه هوش مصنوعی چند درصد از تکنولوژیهایی که امروزه در فیلمها مشاهده میکنیم، ممکن است در آینده به واقعیت تبدیل شوند، پاسخ میدهد: اگرچه نمیتوان دقیقاً درصد مشخصی اعلام کرد، اما تصور میکند که ما در یک وضعیت تعاملی و دیالکتیک بین سینما و صنعت تکنولوژی قرار داریم. اتفاقاتی که در سینما نمایش داده میشوند، با پیشرفتهای تکنولوژیکی در زندگی واقعی همراه هستند و این دو حوزه نیازهای یکدیگر را پوشش میدهند. سینما با ارائه تخیلات آینده، انگیزهای برای تحقیقات و سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژی فراهم میکند و برعکس، پیشرفتهای تکنولوژیکی الهامبخش سینما هستند. او مثال میزند که شاید اگر ۵۰ سال پیش فیلمهایی درباره تکنولوژیهای خاص ساخته نمیشد، انگیزه برای توسعه آن تکنولوژیها کمتر میشد.
سرنوشت خلاقیت انسانی در عصر تکنولوژی
او همچنین به این موضوع اشاره کرد که نحوه استفاده انسانها از تکنولوژی، مسئلهای کلیدی است. اگر انسانها تصمیم بگیرند اراده و خلاقیت خود را به تکنولوژی واگذار کنند، ممکن است نقش خود را در فرآیندهای خلاقانه و تصمیمگیری از دست بدهند. اما اگر از تکنولوژی به عنوان یک ابزار کمکی استفاده کنند، میتوانند همچنان کنترل و فکر کردن را در دست خود نگه دارند. او تأکید میکند که همه چیز به رفتار و تصمیمات انسانها بستگی دارد و اینکه آیا میخواهند خودشان را بالاتر از تکنولوژی نگه دارند یا اجازه دهند تکنولوژی جایگزین آنها شود.
تأثیر متقابل سینما و جامعه
در بخشی دیگر برنامه، درباره این پرسش که سینما بیشتر از مردم الهام میگیرد یا مردم از سینما، بحث شد. آقای اجرایی توضیح داد که این رابطه دوطرفه است، اگر بخواهیم به صورت دیالکتیکی به موضوع نگاه کنیم، هر دو جریان وجود دارد: سینما از مردم الهام میگیرد و مردم نیز از سینما تأثیر میپذیرند. او توضیح میدهد که در سینمای مخاطبمحور، سلیقه و نیازهای مخاطبان نقش تعیینکنندهای دارد و تکنولوژیها و ایدههای به نمایش درآمده در فیلمها متناسب با ذوق و سلیقه مردم طراحی میشوند. اما در سینمای مستقل یا هالیوود، ایدهها لزوماً از مخاطب عام الهام نمیگیرند و بیشتر به اهداف و سیاستهای فیلمساز بستگی دارند. مهمان تأکید میکند که در نهایت، همه چیز به اراده انسانها برمیگردد، چه فیلمساز و چه مخاطب، و نحوه مواجهه ما با سینما تعیینکننده است.
مقاومت فرهنگی در برابر سیل اطلاعات
منتقد سینما با توجه حجم عظیم تولیدات رسانهای و فیلمها و تاثیر آن در زندگی روزمره و فرهنگ جامعه گفت: اگر ما سینما و هنر را به عنوان یک “تهاجم” در نظر بگیریم، نحوه مواجهه با آن نیز متفاوت خواهد بود. اگر این رابطه را به صورت یک تعامل فرهنگی ببینیم، میتوانیم با آن به شیوهای متفاوت برخورد کنیم. او توضیح میدهد که هیچ تولید سینمایی بدون مخاطب نمیتواند موفق باشد؛ بنابراین، اگر یک فیلم یا سریال نتواند مخاطبان را جذب کند، ارزشی نخواهد داشت. مهمان به این نکته اشاره میکند که اگر ما بخواهیم از طریق “حذف” یا عدم مشاهده این تولیدات مقاومت کنیم، این رویکرد معنا ندارد و نه تنها به موقعیت فرهنگی ما کمک نمیکند، بلکه ما را از سیاستگذاری فرهنگی دور میکند. او تأکید میکند که برای مقاومت مؤثر، باید بتوانیم رسانهای خلق کنیم که مخاطب داشته باشد و بتواند مردم را به سمت خود جلب کند. این استراتژی به ما کمک میکند تا در فضای فرهنگی و سیاستگذاری مؤثر باشیم.
تغییر چهره تکنولوژی در سینما: از امید تا تهدید
آقای اجرایی به تغییر تصویر تکنولوژی در فیلمهای سینمایی، از رویکرد مثبت به سمت نمایش چهرهای ترسناک و تهدیدآمیز در آثار جدید صحبت کرد و گفت:
ما با دو پیشفرض کاملاً متفاوت مواجه هستیم: یکی اینکه انسان به عنوان موجودی غیرفعال و تحت تأثیر قدرتها (سیستمها) دیده میشود، و دیگری اینکه انسان موجودی فعال و سوژهی انتخابگر است. او با استفاده از نظریه فوکو، تأکید میکند که انسان ذاتاً سوژهی انتخابگر است و قدرتها سعی میکنند او را در قالبهای مشخصی گرفتار کنند. اما مهم این است که انسان باید خود را به عنوان موجودی فعال و انتخابگر ببیند و تصمیم بگیرد که چگونه با این تأثیرات برخورد کند. ایشان اشاره کرد که در جهان امروز، ما از منابع مختلفی اطلاعات و تأثیرات دریافت میکنیم و در نهایت انتخاب با خود ما است.
تکنولوژی، تهدید یا نجات؟
آقای اجرایی در مورد اینکه در سینما به طور گسترده از ترس و وحشت درباره تکنولوژی استفاده میشود گفت: سینما به خوبی نیازهای روانی و احساسی ما را میشناسد. ما در یک جهان پرتلاطم زندگی میکنیم و سینمای وحشت، ترس، و آیندههای نامعلوم به ما کمک میکند تا از این ملال فرار کنیم. او معتقد است که سینما به عنوان یک بستر هنری، احساسات ما را تحریک میکند و ما نیز به دنبال تجربههایی هستیم که در زندگی روزمره نمیتوانیم آنها را تجربه کنیم، از جمله ترس، وحشت، عشق، محبت، و همدلی. حتی فیلمهای پادآرمانشهری که به ظاهر بدبینانه هستند، ممکن است تنها به عنوان یک هشدار عمل کنند و لزوماً سازندگان آنها به واقعیتاشان پایبند نباشند. ایشان خلاصه کرد که موضوع اصلی بیشتر یک مسئله هنری است و نیازهای روانی و احساسی ما هستند که باعث میشوند به سینما روی آوریم و از آن لذت ببریم.
مزیت فرهنگی؛ رمز موفقیت در عصر فناوری
در پایان آقای اجرایی تأکید کرد که به جای تمرکز بر شناسایی انگیزههای صنعت سینما و فیلمسازان، بهتر است به دنبال این باشیم که چه چیزی میتوانیم به جهان اضافه کنیم. او معتقد است که اگر بتوانیم مزیتهای فرهنگی و رسانهای خود را شناسایی کرده و به جهان ارائه دهیم، بسیاری از این بحثها بیمعنا خواهند شد. مهمان برنامه خاطرنشان کرد که جامعه نیازهای متنوعی دارد و هر گروهی به شیوهای زندگی میکند. بنابراین، هنر ما باید این باشد که قابلیتها و مزیتهای خودمان را کشف کنیم و از آنها برای پیشرفت جامعه و تعامل با جهان استفاده کنیم. او این را نقطه شروعی برای مواجهه با تکنولوژی، هوش مصنوعی و اینترنت میداند.