سینما در سینما، نگاهی کوتاه به هنر سینما؛
مجید رنگی: تکنولوژی بدون پیوند با فرهنگ، سینما را از ریشه‌هایش جدا می‌کند
چهار شنبه, ۵ فروردین ۱۴۰۴
زمان تقریبی مطالعه ۱۲ دقیقه
هفتمین برنامه از سری برنامه‌های نقد فیلم فرتور با موضوع «نگاهی کوتاه به هنر سینما» روز چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ در پژوهشگاه فضای مجازی (پردیس قم) برگزار شد. این نشست با حضور مجید رنگی، نویسنده و کارگردان سینما، به بررسی ابعاد گوناگون تاریخچه سینما، ورود آن به ایران، چالش‌های ناشی از تکنولوژی، و نقش سینما در فرهنگ‌سازی اختصاص داشت.

تاریخچه سینما و تحولات اجتماعی

مجید رنگی در ابتدای سخنان خود، با نگاهی به قرن هجدهم و نخستین تلاش‌ها برای ثبت حرکت، مانند آزمایش‌های ادوارد مایبریج بر روی حرکت اسب، روند شکل‌گیری سینما را ترسیم کرد. او اشاره کرد که این تلاش‌ها به همراه پیشرفت‌های عکاسی، بذر تولد سینما را کاشتند. در ادامه، قرن نوزدهم با ظهور تحولات گسترده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، بستری مناسب برای رشد سینما فراهم آورد.

رنگی تأکید کرد که سینما به عنوان ابزاری برای سرگرمی و آرامش، در دوران بحران‌هایی مانند اعتراضات کارگری و نژادپرستی در آمریکا، به کار گرفته شد. او گفت سیاستمداران از سینما برای کنترل جامعه و همسان‌سازی افکار عمومی بهره‌برداری کردند.

جنگ جهانی اول نیز به‌زعم آقای رنگی، سکوی پرتابی برای سینمای آمریکا بود. او توضیح داد که آمریکا با تصاحب فرصت‌ها از فرانسه و ایتالیا و استفاده از تکنولوژی‌های نظامی، به قطب اصلی صنعت سینما بدل شد. رنگی به نمونه‌هایی همچون آثار چارلی چاپلین و فیلم‌های آیزنشتاین (از جمله «ناوگان پوتومکین») اشاره کرد و نقش سینما در نقد اجتماعی و سیاسی را برجسته دانست.

ورود سینما به ایران؛ از شوخی تا جدیت

آقای رنگی ورود سینما به ایران را با روایتی تاریخی شرح داد و گفت سینما در ابتدا به صورت سرگرمی شاهانه وارد کشور شد؛ مظفرالدین شاه طی سفر خود به اروپا با این هنر آشنا شد. با بازگشت تحصیل‌کردگان، سینمای صامت ایران با آثاری همچون «دختر لر» شکل گرفت.

او ضعف اساسی سینمای ایران در دوران ابتدایی را فاصله‌اش از ادبیات دانست. برخلاف کارگردانان غربی که همچون هیچکاک از متون ادبی برای تقویت داستان‌های خود بهره می‌بردند، این پیوند در سینمای ایران شکل نگرفت.

رنگی درباره تغییر ذائقه تماشاگران در دهه‌های پنجاه و شصت شمسی سخن گفت، اما تأکید کرد این روند پس از انقلاب و با تغییر خط‌مشی‌های فرهنگی دچار وقفه شد. امام خمینی (ره) سینما را ابزاری برای آموزش و ارتقاء انسانیت دانست، اما سینمای ایران به تدریج از بطن جامعه فاصله گرفت.

او تأکید کرد که مردم ایران همواره به داستان‌هایی با ریشه‌های فرهنگی و سنتی علاقه‌مند بوده‌اند و فاصله گرفتن سینما از این میراث، باعث کاهش ارتباط مخاطب با آثار سینمایی شده است.

تکنولوژی و چالش‌های سینمای امروز

مهمان برنامه به بحث تأثیر تکنولوژی و هوش مصنوعی در سینمای امروز پرداخت. رنگی هشدار داد که تکنولوژی، اگر بدون پیوند با فرهنگ بومی به کار گرفته شود، به عاملی برای بیگانگی با مخاطب تبدیل خواهد شد.

او بیان کرد که در ناخودآگاه ایرانی، حس و تجربه انسانی جایگاه ویژه‌ای دارد. به همین دلیل، فیلم‌هایی که تنها با جلوه‌های ویژه یا تعابیر سطحی سعی در تحریک احساسات دارند، نمی‌توانند ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کنند.

رنگی با اشاره به کمدی‌های سطحی امروز گفت: «خنده یا اشک اگر صرفاً مکانیکی برانگیخته شود، ارزشی ندارد. حس واقعی باید در مخاطب ایجاد شود.»

نقش ادبیات و داستان در سینمای ایران

نویسنده و کارگردان سینما با اشاره به این مطلب که با وجود پیشینه غنی ادبیات فارسی، سینمای امروز ایران از داستان‌های عمیق و قوی بهره‌ نمی‌برد، علت اصلی را دوری فیلمسازان از ادبیات کلاسیک و جامعه واقعی دانست. او گفت بسیاری از فیلمسازان امروز در “اتاق‌های شیشه‌ای” زندگی می‌کنند و با واقعیت‌های اجتماعی بیگانه‌اند. حتی بازیگران معروف بدون خواندن فیلمنامه‌ها، تنها به خاطر شهرت در پروژه‌ها حاضر می‌شوند.

او به تأثیر ادبیات کلاسیک بر ناخودآگاه جامعه اشاره کرد و از فیلمسازان خواست تا بار دیگر به داستان‌ها و فرهنگ محلی بازگردند تا بتوانند پیوندی عمیق با مخاطبان برقرار کنند.

نقش سینما در فرهنگ‌سازی و تأثیرگذاری اجتماعی

آقای رنگی در مورد پرسشی درباره نقش سینما در فرهنگ‌سازی گفت که سینمای سطحی، که تنها به احساسات زودگذر متکی است، نمی‌تواند در فرهنگ‌سازی موفق عمل کند.

او به آثار کارگردانانی چون برگمان و فورد اشاره کرد که با اتصال به حس عمیق مخاطب، توانسته‌اند فرهنگ‌سازی کنند. در مقابل، بخش بزرگی از سینمای غرب، به ویژه آمریکا، با ترویج سلبریتیسم و مصرف‌گرایی، از فرهنگ عمیق فاصله گرفته است.

رنگی وضعیت سینمای ایران را مشابه دانست و گفت: «وقتی طنز ما سطحی می‌شود و از شخصیت‌های واقعی فاصله می‌گیرد، سینما هم از فرهنگ فاصله می‌گیرد».

راهکارهای بازگشت به سینمای تأثیرگذار و مورد پذیرش

در پایان برنامه، راهکارهای بازگشت به سینمایی که بتواند تأثیرگذار باشد و در عین حال مخاطب را جذب کند، مورد بررسی قرار گرفت. رنگی هفت محور اصلی را برای این بازگشت پیشنهاد کرد:

انتقاد از مفهوم “سینمای مولف

او سینمای مولف را در صورتی مفید دانست که مبتنی بر تجربه‌های انسانی و زیستی باشد، نه صرفاً ابزاری برای جلب توجه.

تأکید بر اقتباس از ادبیات

رنگی گفت سینمای ایران باید به اقتباس از آثار ادبی کلاسیک و داستان‌های محلی روی آورد تا داستان‌هایی قوی و ریشه‌دار خلق کند.

نقد به سینمای سیاه‌نگر

او با نمایش یکجانبه بدی‌ها در برخی فیلم‌ها مخالفت کرد و خواستار ارائه تصویری متعادل از جامعه شد.

نقش فیلمساز در بازتاب واقعیت

رنگی تأکید کرد که فیلمسازان باید به تمام طبقات جامعه نزدیک شوند و از زیست مردم الهام بگیرند.

فرهنگ‌سازی از طریق نمایش تعادل

به گفته او، فیلم‌ها باید میان نمایش بدی‌ها و خوبی‌های جامعه تعادل برقرار کنند.

انتقاد به سینمای تبلیغاتی و سطحی

او فیلم‌هایی که تنها برای جشنواره‌ها یا جلب توجه ساخته می‌شوند، عامل تضعیف سینمای ایران دانست.

حمایت از سینمای متعادل و انسانی

رنگی در نهایت تأکید کرد که سینما باید به ریشه‌های فرهنگی بازگردد و با احترام به هوش و حس مخاطبان، نقشی جدی در فرهنگ‌سازی ایفا کند.

درپایان آقای مجید رنگی به سوالات حاضران در جلسه پاسخ دادند.

 

ویدیو